به افتاد. [ ب ِه ْ اُ ] ( مص مرکب مرخم ، اِمص مرکب ) بهبود. ( فرهنگ رشیدی ) : بحکم نظر در به افتاد خویش گرفتند هریک یکی راه پیش.سعدی ( از فرهنگ رشیدی ).|| تندرستی.
( ( به حکم نظر در به افتادِ خویشگرفتند هر یک یکی راه پیش ) ) هر کدام برای بهبود و تقویت خود، طبق نظری که داشت راهی را پیش گرفت.+ عکس و لینک