بِنْیامین، والتر (۱۸۹۲ـ۱۹۴۰)(Benjamin, Walter)
بِنْیامین، والتر
منتقد ادبی و عضو مکتب فرانکفورت. در برلین و در خانواده ای یهودی و ثروتمند به دنیا آمد. فعالیت خود را با نوشتن مقالات ادبی در روزنامه ها آغاز کرد. از بلوخ، جیورجی لوکاچ و برشت تأثیر پذیرفت و پس از اوج گیری نازیسم در ۱۹۳۳ به فرانسه رفت. او دوست نزدیک آدورنو بود، اما با عقاید مکتب فرانکفورت کاملاً همدلی نداشت. از آثار بنیامین دو کتاب به نام های سرچشمۀ نمایش تراژیک آلمانی و مفهوم نقد ادبی در رمانتیسم آلمانی در زمان حیاتش چاپ شدند. شهرت او بیشتر به خاطر نوشتۀ مشهوری است به نام اثر هنری در عصر بازتولید مکانیکی (۱۹۳۶). او در این اثر میان اثر هنری به عنوان عینیتی واجد ارزش آیینی و حاصل از زمان و مکان معیّن، و اثر هنری به عنوان محصول فعالیتی مکانیکی و فاقد ارزش آیینی تمایز می نهد. به عقیدۀ او اثر هنری در عصر بازتولید به شیوۀ مکانیکی هالۀ تقدّس و اصالت خود را از دست داده و اَشکال جدید بازتولید بی پایان به کمک فناوری هایی نظیر عکاسی و سینما، سخن گفتن از نسخۀ اصل (در مقابل بدل) را بی معنا کرده است. به عقیدۀ بنیامین، از این وضعیت می توان به دو شکل متضاد استفاده کرد: زیباشناسانه کردن سیاست (فاشیسم) و سیاسی کردن زیباشناسی (کمونیسم). این اثر والتر بنیامین به متنی بسیار مهم برای پژوهش های پسامدرنیستی دربارۀ رابطۀ فناوری زیباشناسی و سیاست تبدیل شده است.
بِنْیامین، والتر
منتقد ادبی و عضو مکتب فرانکفورت. در برلین و در خانواده ای یهودی و ثروتمند به دنیا آمد. فعالیت خود را با نوشتن مقالات ادبی در روزنامه ها آغاز کرد. از بلوخ، جیورجی لوکاچ و برشت تأثیر پذیرفت و پس از اوج گیری نازیسم در ۱۹۳۳ به فرانسه رفت. او دوست نزدیک آدورنو بود، اما با عقاید مکتب فرانکفورت کاملاً همدلی نداشت. از آثار بنیامین دو کتاب به نام های سرچشمۀ نمایش تراژیک آلمانی و مفهوم نقد ادبی در رمانتیسم آلمانی در زمان حیاتش چاپ شدند. شهرت او بیشتر به خاطر نوشتۀ مشهوری است به نام اثر هنری در عصر بازتولید مکانیکی (۱۹۳۶). او در این اثر میان اثر هنری به عنوان عینیتی واجد ارزش آیینی و حاصل از زمان و مکان معیّن، و اثر هنری به عنوان محصول فعالیتی مکانیکی و فاقد ارزش آیینی تمایز می نهد. به عقیدۀ او اثر هنری در عصر بازتولید به شیوۀ مکانیکی هالۀ تقدّس و اصالت خود را از دست داده و اَشکال جدید بازتولید بی پایان به کمک فناوری هایی نظیر عکاسی و سینما، سخن گفتن از نسخۀ اصل (در مقابل بدل) را بی معنا کرده است. به عقیدۀ بنیامین، از این وضعیت می توان به دو شکل متضاد استفاده کرد: زیباشناسانه کردن سیاست (فاشیسم) و سیاسی کردن زیباشناسی (کمونیسم). این اثر والتر بنیامین به متنی بسیار مهم برای پژوهش های پسامدرنیستی دربارۀ رابطۀ فناوری زیباشناسی و سیاست تبدیل شده است.
wikijoo: بنیامین،_والتر_(۱۸۹۲ـ۱۹۴۰)