بنیادهای کیش اسماعیلیان

دانشنامه اسلامی

[ویکی نور] بنیادهای کیش اسماعیلیان: بحثی تاریخی در پیدایی خلافت فاطمیان از آثار شرق شناس شهیر برنارد لوئیس (متولد لندن 1916م) به زبان انگلیسی است که آن را خلیل أحمد جلّو و جاسم محمد الرجب به عربی ترجمه کرده و تحت عنوان «أصول الإسماعیلیة: بحث تاریخی فی نشأة الخلافة الفاطمیة» منتشر ساخته اند. سپس دکتر ابوالقاسم سرّی، آن را از عربی به فارسی ترجمه کرده است.
این کتاب متشکل از پنج مقدمه و متن کتاب تشکیل شده است: مقدمه های مترجم فارسی، مصطفی الدوری، مترجمان عربی، نویسنده برای ترجمه عربی و مقدمه نویسنده؛ متن اثر نیز از شش فصل به ترتیب ذیل تشکیل شده است: 1. رشد اسماعیلیان، 2. امامان مستور و یاوران ایشان، 3. قرمطیان بحرین، 4. اهمیت اجتماعی اسماعیلیان، 5. تلفیق دین ها و مذهب ها یا مذهب شمول در عقیده و 6. مردم گرائی. نویسنده منابع پژوهشش را به چند دسته تقسیم کرده: مأخذهای تاریخی سنی، مأخذهای دینی سنی، مأخذهای شیعه دوازده امامی و مأخذهای اسماعیلیان و در مورد هر کدام توضیح کافی داده است . نویسنده در این پژوهش از روش تاریخی- تحلیلی بهره برده است.
درباره محتوای این اثر چند نکته گفتنی است:
مترجم در مقدمه اش بر چند نکته تأکید کرده است: 1- بیش از یک دهه پیش هنگامی که سرگرم ترجمه کتاب دین و دولت در ایران بودم و برای تطبیق ارجاع های پانویس های آن با متن های اصلی به کتابخانه های تهران رجوع می کردم، در میان آنها به کتابی کم برگ ولی پربار برخوردم که ترجمه ای بود به زبان تازی از یک متن انگلیسی به نام «اصول الإسمعاعیلیة». آنرا تورقی کردم مطلب های آنرا بسیار فشرده و تازه یافتم و چون مقدمه کتاب را که به خامه یک استاد تازی بود خواندم بیشتر به رغبتم افزود؛ زیرا که درباره اسماعیلیان از دیدگاهی نو سخن رفته بود؛ کتاب را زیراکس کرده به ترجمه آن پرداختم. 2- دشواری هائی که در کار ترجمه از زبان تازی در پیش بود، در برابر لذتی که از اسلوب پژوهش و دریافت نکته های تازه نصیب می شد ناچیز می نمود. 3- باری مؤلف که اینک از پژوهشگران کهن سال و خاورشناسان بنام است و در زمان تألیف جوان بوده؛ با شوری جوان به پژوهشی دقیق پرداخته است. 4- مطلب های کتاب به روشنی نشان می دهد که مؤلف در شیوه پژوهش دارای شامه ای تیز و ذهنی روشن و کارآمد و اسلوبی دقیق و تازه است، و در داوری محتاط و در نتیجه گیری با وسواس و بی غرض گام برمی دارد. 5- هرچند از تألیف این کتاب چند دهه گذشته است، هنوز که هنوزست پژوهش های آن تازگی و ابتکار خود را حفظ کرده است و در زبان فارسی کتابی که بتواند جای آنرا بگیرد سراغ نداریم .
نویسنده با اعتماد بسیار بر بحث های ماسینیون، کازانوا، ایوانف و حمدانی و جز آنان و برشماری از مأخذهای جدید، نظریه خود را این چنین بیان کرده است: 1- جنبش اسماعیلیان با جماعت اسماعیل بن جعفر با همکاری فعال خود اسماعیل و پسرش محمد آغاز شد. در میان جماعت اسماعیل و محمد و نخستین سازمان دهندگان فرقه ابوالخطاب، میمون قداح و عبداللّه بن میمون هم بودند. 2- جنبش فاطمی در یمن و شمال آفریقا استمرار مستقیم جنبشی بود که اسماعیل، ابوالحطاب و میمون قداح آن را سازمان داده بودند و عبیداللّه مهدی پس از میمون در پیشوایی خلیفه او به شمار رفت؛ بنابراین خلیفگان فاطمی علوی خالص بودند و نخستین ایشان القائم، از تبار امامان مستور بود که عبیداللّه و نیاکان قداحی او عاملان این امامان بودند. 3- لزومی ندارد که از این امر نتیجه بگیریم که قرمطیان همان اسماعیلیان بودند. آری عبداللّه بن میمون یکی از مؤسسان اسماعیلیان بود. آنچه باقی می ماند اینست که ثابت کنیم که وی با قرمطیان رابطه داشته است. 4- قرمطیان هلال خضیب بخشی از دعوت اسماعیلیان بودند. 5- جنبش قرمطیان در بحرین در اصل جنبشی جداگانه بود و بسا که از حنفیان یا اسماعیلیان منشعب شده بود آنگاه مانند جماعتی به زیر لوای خلیفگان فاطمی گرد آمد جز اینکه شخصیت خود را حفظ کرد. و تاریخچه واژه قرمطیان به پس از پیوستن آنان به اسماعیلیان بازمی گردد. 6- کشمکش اخیر میان قرمطیان و فاطمیان به سبب انشقاقی بود که میان میانه روان و افراطیان آنها پس از تأسیس دولت فاطمی پدید آمد .

پیشنهاد کاربران

بپرس