ز دارنده دادگر یاد کن
خرد را بدین یاد بنیاد کن.
فردوسی.
نخست از جهان آفرین یاد کن پرستش بر این یاد بنیاد کن.
فردوسی.
|| بنا کردن. ( فرهنگ فارسی معین ). بنیاد نهادن. ( آنندراج ). || آغاز کردن کاری. ( آنندراج ) : صوفی نهاد دام و سر حقه باز کرد
بنیاد مکر با فلک حقه باز کرد.
حافظ.
زلف بر باد مده تا ندهی بر بادم ناز بنیاد مکن تا نکنی بنیادم.
حافظ.