بنیادسنجی. [ ب ُ س َ ] ( حامص مرکب ) ژرف نگری. نکته سنجی. دقت. عاقبت اندیشی : کسانی که از بازوی چاره سنج ز بنیادسنجی کشیدند رنج.امیرخسرو ( از آنندراج ).