سبزچشم ما بنور خود بود چون آفتاب
کاسه بنگاب ما سرچشمه حیوان ما.
ملاقاسم مشهدی ( از آنندراج ).
- بنگاب ساز ؛ آب بنگ فروش. ( آنندراج ). آنکه بنگاب فروشد. ( فرهنگ فارسی معین ) : به بنگاب سازان کند احتساب
که آرند هدیه ز راه شتاب.
ملاطغرا ( از آنندراج ).
- || آنکه بنگاب تهیه کند. ( فرهنگ فارسی معین ).