بنکران. [ ب ُ ک َ ] ( اِ ) بمعنی بکران و آن برنج یا هر چیزی دیگر بود که در ته دیگ بریان و چسبیده باشد. ( برهان ) ( انجمن آرا ) ( از آنندراج ). ته دیگی. ( رشیدی ). برنجی را گویند که در ته دیگ بریان شده مانده باشد. ( غیاث ). بکران و هر چیز برشته شده و چسبیده به ته دیگ. ( ناظم الاطباء ) : وارثانم راسلام من بگو این وصیت را بگویم مو به مو تا ز بسیاری آن زر نشکهند بنکرانی پیش آن مهمان نهند.
مولوی.
رجوع به بکران و بنگران شود.
فرهنگ معین
(بُ کَ ) ( اِ. ) ته دیگ ، هر چیز چسبیده به ته دیگ .
فرهنگ عمید
۱. ته دیگ پلو. ۲. غذایی که تهِ دیگ چسبیده و برشته شده باشد، ته دیگ: تا ز بسیاری آن زر نشکهند / بنکرانی پیش آن مهمان نهند (مولوی: مجمع الفرس: بنکران ).