بنژوئن

/banZo~en/

لغت نامه دهخدا

بنژوئن. [ ب َ ءَ ] ( اِ ) نام گیاهی است بنام حسن لبه. حصی لبان. لبان چاوی. ( فرهنگ فارسی معین ). || از نظر شیمیایی صمغ خوشبویی که از بنژوئن بدست آید و در طب بکار رود. ( فرهنگ فارسی معین ). صمغی است برنگ قهوه ای مایل به سرخی که از درخت بنژوئن ترشح میشود. و محتوی اسیدبنزوئیک است. جوهر حسن لبه. بنژوئن را اگر بسوزانند بوی خوشی از آن متصاعد میگردد. این صمغ را بنامهای لبان جاوی ، کندر جاوه ای یا بخور جاوی یا جاوی نیز میخوانند. ( از دائرة المعارف فارسی ).

فرهنگ فارسی

نام گیاهی است بنام حسن لبه . حصی لبان . لبان چاوی . یا از نظر شیمیایی صمغ خوشبویی که از بنژوان بدست آید و در طب بکار رود . صمغی است برنگ قهو. مایل به سرخی که از درخت بنژوان ترشح میشود . و محتوی اسید بنزوئیک است . بنژوان را اگر بسوزانند بوی خوشی از آن متصاعد میگردد . این صمغ را بنامهای لبان جاوی . کندر جاوه ای یا بخور جاوی یا جاوی نیز میخوانند .

پیشنهاد کاربران

نام گیاهی است بنام حسن لبه . حصی لبان . لبان چاوی . ( فرهنگ فارسی معین ) .
•از نظر شیمیایی صمغ خوشبویی که از بنژوئن بدست آید و در طب بکار رود. ( فرهنگ فارسی معین ) . صمغی است برنگ قهوه ای مایل به سرخی که از درخت بنژوئن ترشح میشود. و محتوی اسیدبنزوئیک است . جوهر حسن لبه . بنژوئن را اگر بسوزانند بوی خوشی از آن متصاعد میگردد. این صمغ را بنامهای لبان جاوی ، کندر جاوه ای یا بخور جاوی یا جاوی نیز میخوانند. ( از دائرة المعارف فارسی ) .
...
[مشاهده متن کامل]

بپرس