[ویکی الکتاب] معنی بَنِی: فرزندان -پسران(در عباراتی نظیر"بَنِی إِسْرَائِیلَ "نون آخر به دلیل مضاف بودن حذف شده است)
معنی بُنَیَّ: پسرکم
معنی بَنِیَّ: فرزندان من - پسران من
معنی سُلَیْمَانَ: از پیامبران بنی اسرائیل و فرزند حضرت داوود
معنی یَسَعَ: نام یکی از انبیای بنی اسرائیل علی نبینا و علیه السلام
معنی جَالُوتَ: نام پادشاهی ستمگر از قبطیان مصر که بر بنی اسرائیل حکومت می کرد(همزمان با پیامبری حضرت ارمیا(علیه السلام))
معنی طَالُوتُ: پادشاه و فرمانده ای در بنی اسرائیل که به فرمان الهی که توسط پیامبر زمانش ابلاغ شد منصوب گردید
معنی سَّامِرِیُّ: مردی از بنی اسرائیل که در زمانی که حضرت موسی به کوه طور برای مناجات با خدای تعالی و دریافت الواح تورات رفته بود ، گوسالبه ای از طلا ساخت و مردم را به پرستش آن دعوت نمود
معنی أَسْبَاطِ: فرزندان -نوه ها(اسباط جمع سبط به معنای پسر زاده و یا دختر زاده است ، و لیکن در بنی اسرائیل به معنای قوم خاصی بوده ، سبط در اصطلاح ایشان به منزله قبیله در نزد عرب است )
معنی مَسَخْنَاهُمْ: آنان را مسخ کردیم - چهره ی آنان را از شکل انسانی به شکلی زشت وبد منظر تبدیل کردیم (کلمه مسخ برگشتن آدمی به خلقتی زشت و بد منظره است ، همچنان که در داستان بنی اسرائیل جمعی از انسانها به صورت میمون و خوک برگشتند . )
معنی مُبَوَّأَ: جایگاه - مسکن (عبارت " مُبَوَّأَ صِدْقٍ "یعنی خدای سبحان بنی اسرائیل را در مسکنی سکنی داد که در آن ، آنچه انسان از مسکن انتظار دارد موجود بوده است . یعنی هم آب و هوای خوبی داشت وهم سرزمینش پر از برکات و دارای وفور نعمت بودو آن مسکن عبارت بود از نوا...
معنی لَا تَعْبُدُونَ: نمی پرستید (در عبارت "وَإِذْ أَخَذْنَا مِیثَاقَ بَنِی إِسْرَائِیلَ لَا تَعْبُدُونَ إِلَّا ﭐللَّهَ " با اینکه"لَا تَعْبُدُونَ" خبری است مراد از آن نهی مؤکد است مثلاً در فارسی هم می گوییم :"به این کلید دست نمی زنی "و منظورمان این است که این توصیه و نه...
معنی ﭐغْتَرَفَ: برداشت - گرفت و بلند کرد(کلمه اغتراف و کلمه غرف به معنای آن است که چیزی را بلند کنی و بگیری ، مثلا میگویند : فلان غرف الماء و یا میگویند : فلان اغترف الماء ، یعنی فلانی آب را بلند کرد تا بنوشد . و اغتراف یک غرفه از آب کنایه از یک مشت آب برداشتن است ...
معنی غُرْفَةً: یک بار بلند کردن (کلمه اغتراف و کلمه غرف به معنای آن است که چیزی را بلند کنی و بگیری ، مثلا میگویند : فلان غرف الماء و یا میگویند : فلان اغترف الماء ، یعنی فلانی آب را بلند کرد تا بنوشد . و اغتراف یک غرفه از آب کنایه از یک مشت آب برداشتن است ود رعبا...
تکرار در قرآن: ۲۰(بار)
بَنی و بناء و بنیة و بنایة، همه مصدر و به معنی بنا ساختن است، بناء چنان که قاموس و مفردات تصریح کرده به معنی مفعول (مبنی) نیز آمده است و بناء کسی است که بنا کردن میداند. 1- ، آیا شما از حیث خلقت محکمترید یا آسمان که ساخت آن را ، ظاهراً مراد از «بناء» مصدر به معنی مفعول است یعنی: زمین را برای شما گسترده و آسمان را بنائی قرار داد برای سلیمان هر شیطانِ بناء و غواص را مسخّر کردیم که برای وی بنا میساختند و در دریا غوّاصی میکردند. 2- اهل لغت و تفسیر، بنیان را مصدر گفتهاند ولی ظاهراً این کلمه در قرآن همه جا به معنای مفعول (مبنی) به کار رفته است مثل ، آیا آنکه بنای خویش را بر تقوای خدا و رضای او پایه نهاده بهتر است یا آنکه بنای خود بر کنار سیلگاه فرو ریختنی پایه نهاده است؟ در المنار ذیل همین آیه گوید: بنیان مصدر است مثل عمران و غفران و از آن بنا اراده شود مانند خانه و مسجد و در اینجا بنا مراد است. و نظیر این آیه است آیه 21 کهف و غیره. 3- این آیه در حالات ابراهیم «علیه السلام» است و ظاهرش آنست که: گفتند برای او بنائی بسازید پس او را در آشتی اندازید. بعضی احتمال دادهاند که مراد از بت شکستن است و ضمیر «له» به عمل بر میگردد: یعنی رای آن کار (بت شکنی و اهانت به خدایان) قانون مخصوصی (سوزاندن به آتش) جعل کنید پس او را درآتش اندازید. 4- کسانی که پیش از آنها بودند مکر کردند خدا از پایههای بنایشان آمد، تا سقف از فوقشان بر آنها افتاد، آمدن خدا، آمدن دستور اوست. ناگفته نماند: بنیان مفرد است و جمع نیست ولی بعضی گفتهاند که جمع بیانه است.
معنی بُنَیَّ: پسرکم
معنی بَنِیَّ: فرزندان من - پسران من
معنی سُلَیْمَانَ: از پیامبران بنی اسرائیل و فرزند حضرت داوود
معنی یَسَعَ: نام یکی از انبیای بنی اسرائیل علی نبینا و علیه السلام
معنی جَالُوتَ: نام پادشاهی ستمگر از قبطیان مصر که بر بنی اسرائیل حکومت می کرد(همزمان با پیامبری حضرت ارمیا(علیه السلام))
معنی طَالُوتُ: پادشاه و فرمانده ای در بنی اسرائیل که به فرمان الهی که توسط پیامبر زمانش ابلاغ شد منصوب گردید
معنی سَّامِرِیُّ: مردی از بنی اسرائیل که در زمانی که حضرت موسی به کوه طور برای مناجات با خدای تعالی و دریافت الواح تورات رفته بود ، گوسالبه ای از طلا ساخت و مردم را به پرستش آن دعوت نمود
معنی أَسْبَاطِ: فرزندان -نوه ها(اسباط جمع سبط به معنای پسر زاده و یا دختر زاده است ، و لیکن در بنی اسرائیل به معنای قوم خاصی بوده ، سبط در اصطلاح ایشان به منزله قبیله در نزد عرب است )
معنی مَسَخْنَاهُمْ: آنان را مسخ کردیم - چهره ی آنان را از شکل انسانی به شکلی زشت وبد منظر تبدیل کردیم (کلمه مسخ برگشتن آدمی به خلقتی زشت و بد منظره است ، همچنان که در داستان بنی اسرائیل جمعی از انسانها به صورت میمون و خوک برگشتند . )
معنی مُبَوَّأَ: جایگاه - مسکن (عبارت " مُبَوَّأَ صِدْقٍ "یعنی خدای سبحان بنی اسرائیل را در مسکنی سکنی داد که در آن ، آنچه انسان از مسکن انتظار دارد موجود بوده است . یعنی هم آب و هوای خوبی داشت وهم سرزمینش پر از برکات و دارای وفور نعمت بودو آن مسکن عبارت بود از نوا...
معنی لَا تَعْبُدُونَ: نمی پرستید (در عبارت "وَإِذْ أَخَذْنَا مِیثَاقَ بَنِی إِسْرَائِیلَ لَا تَعْبُدُونَ إِلَّا ﭐللَّهَ " با اینکه"لَا تَعْبُدُونَ" خبری است مراد از آن نهی مؤکد است مثلاً در فارسی هم می گوییم :"به این کلید دست نمی زنی "و منظورمان این است که این توصیه و نه...
معنی ﭐغْتَرَفَ: برداشت - گرفت و بلند کرد(کلمه اغتراف و کلمه غرف به معنای آن است که چیزی را بلند کنی و بگیری ، مثلا میگویند : فلان غرف الماء و یا میگویند : فلان اغترف الماء ، یعنی فلانی آب را بلند کرد تا بنوشد . و اغتراف یک غرفه از آب کنایه از یک مشت آب برداشتن است ...
معنی غُرْفَةً: یک بار بلند کردن (کلمه اغتراف و کلمه غرف به معنای آن است که چیزی را بلند کنی و بگیری ، مثلا میگویند : فلان غرف الماء و یا میگویند : فلان اغترف الماء ، یعنی فلانی آب را بلند کرد تا بنوشد . و اغتراف یک غرفه از آب کنایه از یک مشت آب برداشتن است ود رعبا...
تکرار در قرآن: ۲۰(بار)
بَنی و بناء و بنیة و بنایة، همه مصدر و به معنی بنا ساختن است، بناء چنان که قاموس و مفردات تصریح کرده به معنی مفعول (مبنی) نیز آمده است و بناء کسی است که بنا کردن میداند. 1- ، آیا شما از حیث خلقت محکمترید یا آسمان که ساخت آن را ، ظاهراً مراد از «بناء» مصدر به معنی مفعول است یعنی: زمین را برای شما گسترده و آسمان را بنائی قرار داد برای سلیمان هر شیطانِ بناء و غواص را مسخّر کردیم که برای وی بنا میساختند و در دریا غوّاصی میکردند. 2- اهل لغت و تفسیر، بنیان را مصدر گفتهاند ولی ظاهراً این کلمه در قرآن همه جا به معنای مفعول (مبنی) به کار رفته است مثل ، آیا آنکه بنای خویش را بر تقوای خدا و رضای او پایه نهاده بهتر است یا آنکه بنای خود بر کنار سیلگاه فرو ریختنی پایه نهاده است؟ در المنار ذیل همین آیه گوید: بنیان مصدر است مثل عمران و غفران و از آن بنا اراده شود مانند خانه و مسجد و در اینجا بنا مراد است. و نظیر این آیه است آیه 21 کهف و غیره. 3- این آیه در حالات ابراهیم «علیه السلام» است و ظاهرش آنست که: گفتند برای او بنائی بسازید پس او را در آشتی اندازید. بعضی احتمال دادهاند که مراد از بت شکستن است و ضمیر «له» به عمل بر میگردد: یعنی رای آن کار (بت شکنی و اهانت به خدایان) قانون مخصوصی (سوزاندن به آتش) جعل کنید پس او را درآتش اندازید. 4- کسانی که پیش از آنها بودند مکر کردند خدا از پایههای بنایشان آمد، تا سقف از فوقشان بر آنها افتاد، آمدن خدا، آمدن دستور اوست. ناگفته نماند: بنیان مفرد است و جمع نیست ولی بعضی گفتهاند که جمع بیانه است.
wikialkb: ریشه_بنى