بنو قریظه

پیشنهاد کاربران

بنی قُریْظه طایفه ای یهودی بودند که تا قرن هفتم میلادی در شمال عربستان در حومهٔ یثرب ( مدینه ) زندگی می کردند. در مورد خاستگاه بنی قُریْظه ( همانند بقیه یهودیان مدینه ) اطلاعات کافی در دست نیست؛ برخی گفته اند آنها نوادگان قبایل یهودی مهاجر بودند و یا، اعرابی که به یهودیت گرویده و در عین پایبندی به یهودیت، با اعراب ازدواج کرده و از بسیاری از آداب آنها تأثیر پذیرفته بودند. [۱][۲] به نظر می آید که قبایل یهودی ( که اقلیتی از جمعیت مدینه را تشکیل می دادند ) در کشاورزی پیشتاز بوده اند و در دورانی نیز از نظر سیاسی غالب بوده اند، ولی قدرت سیاسی آنها بعدها رو به افول گزارده بود.
...
[مشاهده متن کامل]

حدود صد سال قبل از هجرت محمد از مکه به مدینه بین قبایل مختلف مدینه درگیری درگرفته و به تدریج تمامی اهالی مدینه وارد آن شده بودند. در این میان قبایل یهودی گهگاه در جبهه های مخالف هم می جنگیدند. [۳]
محتویات [نمایش]
هجرت محمد از مکه به مدینه و جنگ احزاب [ویرایش]
یکی از دلائل دعوت محمد به مدینه رفع اختلافات میان گروه های درگیر بود. [۴] وقتی محمد از مکه به مدینه هجرت نمود با تهیه میثاقی بین گروه های درگیر صلح ایجاد کرد. این میثاق حقوق و وظایف قبایل مدینه نسبت به یکدیگر را مشخص می کرد.
در سال پنجم هجرت، متعاقب جنگ های بدر و احد، ابوسفیان به کمک قبایل تبعید شده بنی نضیر و بنی قینقاع[۵]، شهر مدینه را با هدف تخریب جامعه مسلمانان محاصره کرد. [۶] مسلمانان به پیشنهاد سلمان فارسی برای مقابله با مهاجمان، خندقی در شمال و غرب مدینه کنده بودند. در طول دو هفته ای که مدینه تحت محاصره بود، لشکر احزاب با بنی قُریْظه که در جنوب مدینه ساکن بودند وارد مذاکره شدند و آنان برخلاف پیمانی که با محمد بسته بودند، جانب دشمنان او را گرفتند. . [۷] محمد از این موضوع آشفته شده و برخی از رهبران مسلمانان را برای صحبت با آنها فرستاد که نتیجه آن برایش مضطرب کننده بود. [۱] محمد سعی کرد که از به نتیجه رسیدن مذاکرات بین بنی قُریْظه و احزاب جلوگیری کند. مذاکرات نهایتاً بی نتیجه ماند. [۷] در مورد میزان حمایت بنی قُریْظه از احزاب در هنگام جنگ اختلاف نظر وجود دارد. [۸]
ماجرا بر طبق شواهد تاریخی [ویرایش]
در جریان این ماجراها زمانی که محمد و قومش بسیار در سختی بودند که 3 قوم یهودی به نام های :
بنی قینقاع
بنی نضیر
بنی قریظه
بر اساس اسناد تاریخی عهد شکنی کردند و شروع به آزار و اذیت مسلمانان پرداختند ، بر طبق شواهد موجود در جنگ آخر محمد با آخرین قوم یهودی قوم بنی قریظه پس از چند شبیخون شبانه به سمت مسلمانان و ناکامی در جنگ اسیر تکنیک های نظامی علی شده بودند از محمد شکست خوردند . [۹]بعد از جنگ محمد مردانی که به اسلام ایمان اورده بودند به انها خانه و زندگی برای زندگی داد اما دیگر مردان را کشت . دلیل این کار را مسلمانان این گونه پاسخ میدهند که بر اساس اصول اسلامی این افراد محارب شمرده میشدند و زنده نگه بودن آنها بر این اساس که قبلا چندبار عهدشکنی علیه اسلام کرده بودند برای اسلامی که در سخت ترین شرایطش در طول تاریخ به سر میبرد بسیار خطرناک بود[۹]
روایت ابن اسحاق و واقدی از داستان بنی قُریْظه [ویرایش]
هم چنین ببینید: نقد روایات ابن اسحاق و واقدی از سرانجام بنی قریظه
نقاشی مینیاتور از قرن نوزدهم/ قتلعام قبیله بنی قُریْظه/ اثر محمد رفیع موجود در کتابخانه بریتانیا
پس از بازگشت ابوسفیان ( قریش و متحدانش ) و، ختم جنگ احزاب، محمد بنی قُریْظه را به خیانت در پیمان شان متهم کرده و به همین دلیل آنها را محاصره نمود. بنی قُریْظه نهایتاً تسلیم شدند.
برخی از افراد قبیله اوس از محمد خواستند که با بنی قُریْظه با مدارا برخورد کند. در پی این تقاضا، محمد ( با توجه به هم پیمانی بنی قُریْظه و اوس ) ، پیشنهاد کرد که سعد بن معاذ، از سران قبیله اوس، در مورد بنی قُریْظه قضاوت کند؛ پیشنهادی که مورد موافقت اوس و بنی قُریْظه قرار گرفت.
سعد بن معاذ حکم داد [۱۰]که همهٔ مردان بالغ قبیله کشته شوند، زنان و کودکان را به بردگی گرفته و اموالشان میان مسلمانان تقسیم شود. [۷] محمد این حکم را تأیید کرد. طبق المغازیِ واقدی، محمد این حکم را همان حکمی خواند که خدا دستور داده است. [۱۱] بر اساس برخی روایات علی و زبیر با شمشیر سر ۶۰۰ تا ۹۰۰ ( برخی گفته اند ۶۰۰ تن را کشتند، برخی گفته اند ۴۵۰ تن کشته و ۷۵۰ تن اسیر شدند[۱۲] ) تن را جدا کردند. [نیازمند منبع]
داستان یهودیان بنی قریظه مربوط به سال پنجم هجری است و باید در متن تاریخی و چهارچوب زمانی خودش نگریسته شود. بدون آشنایی با تغییراتی که محمد و آئین جدیدش در تنظیم رابطه و مناسبات اعراب قبیله نشین پدید آورد، بدون اشراف به خُلق و خوی اعراب، بدون توجه به گفتمان غالب عصر جاهلی، بی اعنتا به عهد و پیمان هایی که مرسوم آن روزگار بود، بدون آگاهی از روال داستان سرایی اعراب که سعی می شده شنونده را مرعوب کنند یا داستان را بسیار مهم جلوه دهند [۱۳]و، بدون اطلاع از ویژگی های دو قبیله اوس و خزرج و رقابت های پنهان و آشکارشان با همدیگر و بسیار مسائل دیگر، نمی توان به طور حتم در مورد ماجرای بنی قریظه تنها به چند وقایع نویس که وقایع گوناگونی از این سرگذشت را به ثبت رسانده اند تکیه نمود، بلکه باید در تمامی ابعاد این مسئله را بررسی کرد.
فاصله تاریخی میان راویان و واقعه بنی قریظه نیز اهمیت دارد. قدیمی ترین سندی که به حادثه بنی قریظه اشاره کرده، سیره ابن اسحاق است، ابن اسحاق ( محمد بن اسحاق بن یسار ) ۱۴۵ سال پس از واقعه از دنیا رفته و محمد بن جریر طبری هم که روایت ابن اسحاق را بی کم و کاست نقل کرده، حدود ۱۵۰ سال پس از وی آمده است. [۱۴] به همین دلیل در رابطه با این سرگذشت باید در تمامی ابعاد به مسائل نگریست، تا بتوان درکی معقول از آن بدست آورد.
اشاره قرآن به جنگ احزاب و اسارت بنی قریظه [ویرایش]
به گفته پطروشفسکی ، آیات 9 تا 25 سوره احزاب ، ا . . .

بپرس