[ویکی فقه] بَنواَماجور یا بنوماجور یا ابن اَماجور/ ابن ماجور،
ابوالقاسم و پسرش اهل هرات بودند و نسب آن ها به یکی از ترکان فرغانه به نام اَماجور یا ماجور می رسید. حدس ا. صاییلی دایر بر خویشاوندی آنان با خانواده اماجور، یکی از امیران دمشق (متوفی ۲۶۴)، احتمالاً درست است، و در عین حال با خاستگاه شرقی آنان منافات ندارد. ابوالحسن دست کم شش بار، و ظاهراً در شیراز، بین ۲۶ ربیع الاول ۲۷۲ و اول محرم ۲۹۷، سیارات را رصد کرد
ابن یونس، زیج الکبیر الحاکمی، ج۱، ص۱۰۹، نسخه خطی کتابخانه لیدن، ش ۱۴۳.
از گزارش های ابن یونس درباره رصدهای آنان معلوم می شود که اهتمام بنواماجور بخصوص متوجه تصحیح جدول های حبش بر پایه داده های نو بوده است و همچنین به مقادیری که بطلمیوس برای مشخصه های نجومی داده بود با آنچه خود اختیار کرده بودند توجه داشتند. می دانیم که ابوالقاسم شخصاً با ابن آدمی منجم (متوفی ۳۰۸) تماس داشته، اما هیچ اطلاع دیگری راجع به زندگی شخصی آنان در زندگی نامه های دوره اسلامی نیامده است
ابن ندیم، کتاب الفهرست، ج۱، ص۲۸۰، چاپ فلوگل، لاپیزیگ ۱۸۷۱ـ۱۸۷۲.
ولی در این منابع، فهرستی از آثار منسوب به ابوالقاسم آمده که عبارت است از: کتاب القنّ (؟) که تنها ابن ندیم آن را ذکر کرده است؛ کتاب الزیج الخالص ، کتاب زادالمسافر، کتاب الزیج المُزَنَّر، کتاب الزیج البدیع، که تنها زیجی است که ابن یونس مشخصاً از آن نام برده و شاید منشأ همه گزارش های رصدی باشد که او آورده است، کتاب زیج السندهند، که احتمالاً بازنویسی زیج السندهند ابوجعفر محمد بن موسی خوارزمی است، کتاب زیج مَمَرّات و کتاب زیج المرّیخ علی التاریخ الفارسی، که تنها قفطی آن را ذکر کرده است. هیچیک از این آثار برجا نمانده است، اما در نسخه های خطی موجود در پاریس، اثری به نام زیج الطیلَسان منسوب به ابوالقاسم علی بن ماجور موجود است که شاید دارای (جدول هایی با) آرایه پلکانی مثلثی شکل باشد. در نسخه های خطی پاریس و لیدن نیز اثری (منسوب به ابوالقاسم علی بن ماجور) به نام جوامع احکام الکسوفات (کسوفَین) و قِران الکواکب (کوکبَین) وجود دارد. ظاهراً در این اثر به مقارنه ای که در ۶۹۹ رخ داده، اشاره شده اما در واقع، در آن سال هیچ مقارنه شایان ذکری روی نداده است. اظهارنظر قطعی درباره میزان اصالت این اثر هنوز ممکن نیست کتاب زیج بدیل نیز تنها در ترجمه فارسی تاریخ الحکما به عبداللّه بن اماجور نسبت داده شده است.
ابوالقاسم و پسرش اهل هرات بودند و نسب آن ها به یکی از ترکان فرغانه به نام اَماجور یا ماجور می رسید. حدس ا. صاییلی دایر بر خویشاوندی آنان با خانواده اماجور، یکی از امیران دمشق (متوفی ۲۶۴)، احتمالاً درست است، و در عین حال با خاستگاه شرقی آنان منافات ندارد. ابوالحسن دست کم شش بار، و ظاهراً در شیراز، بین ۲۶ ربیع الاول ۲۷۲ و اول محرم ۲۹۷، سیارات را رصد کرد
ابن یونس، زیج الکبیر الحاکمی، ج۱، ص۱۰۹، نسخه خطی کتابخانه لیدن، ش ۱۴۳.
از گزارش های ابن یونس درباره رصدهای آنان معلوم می شود که اهتمام بنواماجور بخصوص متوجه تصحیح جدول های حبش بر پایه داده های نو بوده است و همچنین به مقادیری که بطلمیوس برای مشخصه های نجومی داده بود با آنچه خود اختیار کرده بودند توجه داشتند. می دانیم که ابوالقاسم شخصاً با ابن آدمی منجم (متوفی ۳۰۸) تماس داشته، اما هیچ اطلاع دیگری راجع به زندگی شخصی آنان در زندگی نامه های دوره اسلامی نیامده است
ابن ندیم، کتاب الفهرست، ج۱، ص۲۸۰، چاپ فلوگل، لاپیزیگ ۱۸۷۱ـ۱۸۷۲.
ولی در این منابع، فهرستی از آثار منسوب به ابوالقاسم آمده که عبارت است از: کتاب القنّ (؟) که تنها ابن ندیم آن را ذکر کرده است؛ کتاب الزیج الخالص ، کتاب زادالمسافر، کتاب الزیج المُزَنَّر، کتاب الزیج البدیع، که تنها زیجی است که ابن یونس مشخصاً از آن نام برده و شاید منشأ همه گزارش های رصدی باشد که او آورده است، کتاب زیج السندهند، که احتمالاً بازنویسی زیج السندهند ابوجعفر محمد بن موسی خوارزمی است، کتاب زیج مَمَرّات و کتاب زیج المرّیخ علی التاریخ الفارسی، که تنها قفطی آن را ذکر کرده است. هیچیک از این آثار برجا نمانده است، اما در نسخه های خطی موجود در پاریس، اثری به نام زیج الطیلَسان منسوب به ابوالقاسم علی بن ماجور موجود است که شاید دارای (جدول هایی با) آرایه پلکانی مثلثی شکل باشد. در نسخه های خطی پاریس و لیدن نیز اثری (منسوب به ابوالقاسم علی بن ماجور) به نام جوامع احکام الکسوفات (کسوفَین) و قِران الکواکب (کوکبَین) وجود دارد. ظاهراً در این اثر به مقارنه ای که در ۶۹۹ رخ داده، اشاره شده اما در واقع، در آن سال هیچ مقارنه شایان ذکری روی نداده است. اظهارنظر قطعی درباره میزان اصالت این اثر هنوز ممکن نیست کتاب زیج بدیل نیز تنها در ترجمه فارسی تاریخ الحکما به عبداللّه بن اماجور نسبت داده شده است.
wikifeqh: ابن اماجور