بنو العلات

لغت نامه دهخدا

بنوالعلات. [ ب َ نُل ْ ع َل ْ لا ]( ع اِ مرکب ) فرزندان مرد از مادران جداگانه. بدان جهت که چون مردی زنی بر زن دیگر خواست گویی سیرآب بودپس دوباره آب خورد. ( منتهی الارب ). برادرانی که از یک پدر و مادرهای مختلفه بوجود آمده باشند و علات جمع علة بمعنی هوو اسم آن بشکل مماله می آید. ( المرصع ).

فرهنگ فارسی

فرزندان مرد از مادران جداگانه بدان جهت که چون مردی زنی بر زن دیگر خواست گویی سیر آب بود پس دوباره آب خورد ٠ برادرانی که از یک پدر و مادرهای مختلفه بوجود آمده باشند و علات جمع عله بمعنی هو و اسم آن بشکل مماله می آید ٠

پیشنهاد کاربران

بپرس