بنزوات

/banzovAt/

لغت نامه دهخدا

بنزوات. [ ب َ زُ ] ( اِ ) مأخوذ از فرانسه . ملحی که از اسیدبنزوئیک حاصل گردد. ( ناظم الاطباء ) ( از فرهنگ فارسی معین ). بنزوآت دو سدیم
144/04 = C6H5CooNA
افیسینال گرد سفید انیدر ( خشک ) است. محلول یک در ده آن خنثی و یا در مقابل تورنسل کمی قلیایی میباشد. در 1/8 قسمت آب 20 زینه و 1/4 قسمت آب جوشان و 49 قسمت الکل 90 زینه و 3/5 قسمت گلیسیرین محلول است. ( کارآموزی داروسازی ص 143 ).

فرهنگ فارسی

ماخوذ از فرانسه . ملحی که از اسید بنزوئیک حاصل گردد . افیسینال گرد سفید انیدراست . محلول یک در ده آن خنثی و یا در مقابل تورنسل کمی قلیایی میباشد . در ۱٠۸ قسمت آب ۲٠ زینه و ۱٠۴ قسمت آب جوشان و ۴۹ قسمت الکل ۹٠ زینه و ۳٠۵ قسمت گلیسیرین محلول است .
( بنزو آت ) ( اسم ) محلی که از اسید بنزوئیک حاصل شود

فرهنگ عمید

ماده ای که از اسید بنزویک به دست می آید.

پیشنهاد کاربران

بپرس