بندینه


معنی انگلیسی:
clasp, ligament

لغت نامه دهخدا

بندینه. [ ب َ ن َ/ ن ِ ] ( اِ ) رجوع به بندیمه و بندمه و بندنه شود.

فرهنگ فارسی

۱ - تکمه . ۲ - گوی گریبان .

پیشنهاد کاربران

syndesmosis بندینه ( اسم ) : مفصل ثابتی که در آن، استخوان ها توسط بافت همبند از هم جدا شده اند. به عنوان مثال می توان به مفصل بین پایه های استخوان های درشت نی و نازک نی اشاره کرد. sindes'məʊsis