بندکش

لغت نامه دهخدا

بندکش. [ ب َ ک َ / ک ِ ] ( نف مرکب ) کارگری که در ساختمانها درزهای آجرها و سنگهایی را که در نمای بنا بکار رود، با سیمان یا ساروج و مانند آن پر کند. ( فرهنگ فارسی معین ). آنکه بند میان آجرهای بنایی کشد از گچ و غیره. || ( اِ مرکب ) چوب یا استخوان یاعاجی باریک با سوراخی در بن که بند شلوار را بدان استوار کرده در نیفه کشند. چوبی یا استخوانی تراشیده با سوفاری که بند شلوار و متکا و غیره را در سوفار آن کرده و در نیفه دوانیدندی. ( یادداشت بخط مؤلف ).

فرهنگ فارسی

( اسم ) کارگری که در ساختمانها درزهای آجرها و سنگهایی را در نمای بنا بکار رود باسیمان ساروج و مانند آن پر کند.

فرهنگ معین

(بَ. کَ یا کِ ) ( ص فا. ) کارگری که پر کردن درزهای نمای ساختمان را انجام می دهد.

فرهنگ عمید

کارگر ساختمان که کار او پر کردن درزهای آجرها و سنگ هایی است که در نمای ساختمان ها به کار رفته.

پیشنهاد کاربران

بپرس