بندنیجی
لغت نامه دهخدا
بندنیجی. [ ب َ دَ ] ( اِخ ) حسین بن عبیداﷲبن یحیی فقیه ، از اهل بغداد.او راست : «الجامع» و «الذخیره » در فقه. وی بسال 425هَ. ق. درگذشته است. ( از اعلام زرکلی ج 1 ص 252 ).
بندنیجی. [ ب َ دَ ] ( اِخ ) یمان بن ابی الیمان البندنیجی ضریر. شاعر، عارف به لغت. او از ابن السکیت و علماء بصریین و کوفیین علم فراگرفته و کتاب التفقیه و کتاب معانی الشعر و کتاب العروض از او است. ( ابن الندیم ).
فرهنگ فارسی
پیشنهاد کاربران
پیشنهادی ثبت نشده است. شما اولین نفر باشید