بندخانه. [ ب َ ن َ / ن ِ ] ( اِ مرکب ) زندان که ترجمه سجن است. ( آنندراج ). بندی خانه. زندان. محبس. ( فرهنگ فارسی معین ) ( از ناظم الاطباء ) : وحشی نداشت پای گریز از کمند عشق او را به بندخانه هجران گذاشتیم.صائب ( از آنندراج ).