بند و گشای

لغت نامه دهخدا

بند و گشای. [ ب َ دُ گ ُ ] ( ترکیب عطفی ، اِ مرکب ) بند و گشاد. حل و عقد :
چنین تا ز تقدیر حکم خدای
که بی حکم او نیست بند و گشای.
شمسی ( یوسف و زلیخا ).
ز سختی و سستی و بند و گشای
که دیدند پیغمبران خدای.
شمسی ( یوسف و زلیخا ).
نصیحت است مرا بر تو گرچه خصم منی
به خصم خویش نمودن خطاست بند و گشای.
سوزنی.

فرهنگ فارسی

بند و گشاد . حل و عقد .

پیشنهاد کاربران

بپرس