بنجیدن
لغت نامه دهخدا
فرهنگ فارسی
مانوس گردیدن و مالوف شدن ٠ یا یاری دادن ٠ کمک کردن ٠ یاری کردن ٠ یا خرد کردن ٠ یا ساختن ٠ کنانیدن ٠ یا مهربان شدن ٠ یا برخاستن ٠ یا پاره پاره نمودن ٠ یا قسمت نمودن ٠ یا طلوع کردن ٠
فرهنگ معین
پیشنهاد کاربران
پیشنهادی ثبت نشده است. شما اولین نفر باشید