بناگر. [ ب ِ گ َ ] ( ص مرکب ) معمار. ( آنندراج ). بناکر. کارگر.معمار. ( ناظم الاطباء ). بنّاء. ( زمخشری ) : در عالم دوم که بود کارگاهشان ویران کنندگان بنا و بناگرند.ناصرخسرو.چگونه نهادش بناگربناچه بانگ آمد از ساز اول غنا.نظامی.