بناپارت

/benApArt/

فرهنگ فارسی

نام خاندانی مشهور که اصل آن ایتالیایی است و سپس در جزیره کرس مستقر گردید . اعضای مهم این خاندان عبارتنند از : شارل ماری ( و . آژاکسیو ۱۷۴۶ - ف. ۱۷۸۵ م . ) وی با ماری لتیسیار امولینو ازدواج کرد ( ۱۷۶۴ و از ین وصلت هشت فرزند متولد شدند . ژزف ( و . کرت ۱۷۶۸ - ف. ۱۸۴۴ ) وی ۱۸٠۶ در پادشاه ناپل و از ۱۸٠۸ تا ۱۸۱۳ پادشاه اسپانیا گردید و پس از جنگ واترلو به ایالات متحده آمریکا رفت و بعد به اروپا باز گشت . یا ناپلئون اول یا لوسین پ ( و . آژاکسیو ۱۷۷۵ - ف. ۱۸۴٠ ) . وی رئیس [ شورای پانصد تن ] و امیر کانینو گردید و به عضویت آکادمی فرانسه نایل آمد . یا ماری - آن - الیزا ( و . آژاکسیو ۱۷۷۷- ف. ۱۸۲٠ ) وی با فلیکس با کچیوشی که امیر لوک و پیومبینو گردید - ازدواج کرد . یا لوئی ( و . آژاکسیو ۱۷۷۸ - ف. ۱۸۴۶ ) شوهر هورتانس د بوهارنه پدر ناپلئون سوم پادشاه هلند ( ۱۸۱٠ - ۱۸٠۶ ) . یا ماری - پولین ( و . آژاکسیو ۱۷۸٠ - ف۱۸۲۵ ٠ ) . وی با ژنرال لکر ازدواج کرد و چون بیوه شد مجددا با شاهزاده کامی بورغز ازدواج نمود ( ۱۸٠۳ ) و دوشس گواستالا گردید . یا کارولین - ماری - انوسیاد ( و . آژاکسیو ۱۷۸۲ - ف. ۱۸۳۹ ) . وی با ژواشیم ( یواخیم ) مورا بسال ۱۸٠٠ ازدواج کرد و گراند دوشس برگ و کلو و سپس ملکه ناپل گردید . یا ژروم ( و . آژاکسیو ۱۷۸۴ - ف. ۱۸۶٠ ) پادشاه و ستنفالی ( ۱۸٠۷ - ف. ۱۸۱۳ ) حاکم انوالید ( ۱۸۴۷ ) و مارشال فرانسه ( ۱۸۵٠ ) . دختر وی شاهزاده خانم ماتیلد ( و . تریست ۱۸۲٠ - ف. ۱۹٠۴ ) در زمان امپراتوری دوم دارای سالنی با شکوه بود . پسر او ناپلئون معروف به ژروم ( و . تریست ۱۸۲۲ - ف. ۱۸۹۱ ) با شاهزاده خانم کلوتیلد دختر ویکتور امانوئل دوم ازدواج کرد و از این وصلت از یک سوی شاهزاده ناپلئون - ویکتور بدنیا آمد ( و . مودون ۱۸۶۲ ف. برکسل ۱۹۲۶ . ) وارث شخص اخیر ناپلئون ( و . ۱۹۱۴ ) است . از سوی دیگر ناپلئون - لوئی مشهور به پرنس لوئی ( و . ۱۸۶۴ - ف. ۱۹۳۲ ) . همین شعبه اصغر است که اکنون حقوق خانواده امپراتوری را داراست .

دانشنامه آزاد فارسی

بُناپارْت (Bonaparte)
ناپلیون خانوادۀ ایتالیایی تبار اهل کُرس. سلسلۀ ناپلئونی از ناپلئون بناپارت آغاز می شود. سایر افراد این خانواده، برادران و خواهر ناپلئون بودند: ژوزف (۱۷۶۸ـ۱۸۴۴) ناپلئون، او را پادشاه ناپل (۱۸۰۶) و پادشاه اسپانیا (۱۸۰۸) کرد؛ لوسین (۱۷۷۵ـ۱۸۴۰) مدیریت اش بر شورای پانصد نفره در ۱۰ نوامبر ۱۷۹۹ آیندۀ ناپلئون را تضمین کرد؛ لوئی(۱۷۷۸ـ۱۸۴۶) پدر ناپلئون سوم، که به پادشاهی هلند گمارده شد (۱۸۰۶ـ۱۸۱۰) و از ۱۸۱۰ کنت دو سن لونام گرفت؛ کارولین(۱۷۸۲ـ ۱۸۳۹)، که با ژوآشم موراازدواج کرد (۱۸۰۰) و نام کامل او ماریا آنونچیاتا کارولینبود؛ ژروم(۱۷۸۴ـ۱۸۶۰)، که در ۱۸۰۷ پادشاه وستفالیشد. نیز ← ناپلئون اول

پیشنهاد کاربران

نام خانوادگی بناپارات با حروف لاتین به شکل Bonaparte را میتوان به دو شکل زیر تلفظ نمود:
بُناپارته و بُنا پَر ده. اولی به معنای؛ در بُن یا در اصل و ریشه پارتی است یعنی از خاندان و سلسله ی پارت میباشد و دومی به معنای : در بُن یا در اصل و ریشه دارای ۱۰ پَر یا ده بُعد است.
...
[مشاهده متن کامل]

پیشوند های بِن و بُن ( ben و bon ) هردو به زبان فارسی بوده اند به معنای بنیاد، ریشه یا اصل. پسوند پارده یا پَر ده احتمالا اشاره به نفوس مجرد یا من های دهگانه ی هرکدام از افراد انسانی ( منجمله اعضای آن گروه یا طایفه که این نام خانوادگی را برای خود انتخاب نموده اند ) مشتمل بر پنج مرد و پنج زن خودی داشته بوده باشد.
سر سلسله ی آن خاندان که این خانوادگی ( بناپَر ده ) را برای خود انتخاب نموده، احتمالا با معنای واژه های فارسی رازآلود و معمائی دهّر ، جهود و دو واژه ی ترکیبی اوستائی خویدوده و آژی ده اکه و معنای عنوان دانشنامه ی پارسی به شکل بُندهشن ( بُن ده شان ) و نام قوم یهود به زبان آبراهام یا ابراهیم و اجداد سومری و فارسی زبان وی بصورت " جود ده " آشنائی داشته بوده باشد که دارای دو معنا بوده؛ یکی خبری یعنی جوینده ی ۱۰ و دیگری امری یعنی ۱۰ را بجوی.
امروز شاید بتوانیم با یقین و اطمینان کامل هم باور داشته باشیم و هم بدانیم که منظور اجداد ابراهیم و خود وی از صدور این حکم خبری و امری ( جوینده ی ده و ده را بجوی ) نه ده امر یا ده پیشنهاد جمله ای یهوه بوده که به قول موسا یا موسی روی یکی از تپه های کوه سینا یا کوه شنود با انگشتان آتشین وی یعنی یهوه بر روی دو لوح سنگی حکاکی شده و به موسا امر شده که یک صندوق یا تابوت را با فلان و بهمان اندازه و شکل و شمایل بسازد و آنها را در آن نگهداری نماید به عنوان ضمانت یا نشان عهد و پیمان و نه اعداد یک رقمی دهگانه ی خردمندان گمنام هندو از صفر تا نُه ( ۰ تا ۹ ) .
به قول حافظ:
بیا حدیث از مُطرب و مَی گو و راز دهر را کمتر جو/
که کس نگشود و نگشاید به حکمت این معما را/.
آیا حافظ غیر از حکمت یا فلسفه، راه و روش دیگری را در دیوان اشعار خود برای گشودن این شاه معما پیشنهاد داده یا نه!!؟.
به امید اینکه حافظ پژوهان روزی بتوانند این راز را فاش کنند و این معما را بگشایند. البته باید توجه داشت که در این دو بیتی زیبا، علامت یا نشان تاج تشدید روی سر حرف ه یا ها از قلم افتاده شده و در قرآن هم شاید سهوا یا عمدا به روی سر حرف د یا دال منتقل گردیده به شکل الدّهر.
فاش این راز و گشودن این معما به این علت و دلیل برای کل جوامع امروز انسانی و به ویژه بسوی آینده حیاتی و پر اهمیت میباشد که آیا داستان خلق آدم و حوا منجمله داستان آفرینش شش روزه جهان هردو آسمانی و وحیانی اند یا دو افسانه خیالی - اوهامی سروده شده اول توسط موسا و سپس محمّد، بیش نبوده و نمی باشند!!؟.