بنانج

لغت نامه دهخدا

بنانج. [ ب َ ] ( اِ ) بمعنی بناغ است و آن دو زن باشند که یک شوهر داشته باشند و هریک مر دیگری را بنانج گویندو بنانجه هم بنظر آمده است و بعربی ضرة خوانند. ( برهان ) ( آنندراج ) ( مجمع الفرس ) ( اوبهی ). هم شوی. ( ناظم الاطباء ). زن مرد نسبت بزن دیگر او. گولانج. ضره. هوو. هبو. وسنی. عله. ( یادداشت مرحوم دهخدا ) :
همی نسازد با داغ عاشقی صبرم
چنان کجا بنسازد بنانج بازبنانج.
شهید.
بوده ای پیش به ده سال بنانج زن من
کدخدای جلب خویش و مرا کدبانو.
سوزنی ( از مجمعالفرس ).
بقا نسازد با خصم شیخ ابواسحاق
بدان صفت که نسازد بنانج پیش بنانج.
شمس فخری ( از مجمعالفرس ).
|| بعضی مردی را گویند که دو زن داشته باشد. ( برهان ) ( آنندراج ).

فرهنگ فارسی

وسنی، هوو، بناغ، بنانجه، بنج هم گفته اند
بمعنی بناغ است و آن دو زن باشند که یک شوهر داشته باشند و هر یک مر دیگری را بنانج گویند و بنانجه هم بنظر آمده است و بعربی ضره خوانند ٠ هم شوی ٠ زن مرد نسبت بزن دیگر او ٠ گولانج ٠ ضره ٠ هوو ٠ هبو ٠ وسنی ٠ عله ٠ بعضی مردی را گویند که دو زن داشته باشد ٠

فرهنگ عمید

= بناغ۲: همی نسازد با داغ عاشقی صبرم / چنان کجا بنسازد بنانج باز بنانج (شهیدبلخی: شاعران بی دیوان: ۲۸ ).

پیشنهاد کاربران

منبع. عکس فرهنگ ریشه شناختی زبان فارسی دکتر محمد حسن دوست
لینک کتاب فرهنگ واژه های اوستا
قرار می می دهم چون واژه درش دوستان می تواند بررسی کنید و ببینید
زبان های ترکی�در چند مرحله بر�زبان فارسی�تأثیر گذاشته است. نخستین تأثیر زبان ترکی بر پارسی، در زمان حضور سربازان تُرک در ارتش�سامانیان�روی داد. پس از آن، در زمان فرمان روایی�غزنویان، �سلجوقیان�و پس از�حملهٔ مغول، تعداد بیشتری�وام واژهٔ�ترکی به زبان فارسی راه یافت؛ اما بیشترین راه یابی واژه های ترکی به زبان فارسی در زمان فرمانروایی�صفویان، که ترکمانان�قزلباش�در تأسیس آن نقش اساسی داشتند، و�قاجاریان�بر ایران بود.
...
[مشاهده متن کامل]

• منابع ها. تاریخ ادبیات ایران، ذبیح الله صفا، خلاصه ج. اول و دوم، انتشارات ققنوس، ۱۳۷۴
• تاریخ ادبیات ایران، ذبیح الله صفا، خلاصه ج. سوم، انتشارات بدیهه، ۱۳۷۴
• حسن بیگ روملو، �احسن التواریخ� ( ۲ جلد ) ، به تصحیح�عبدالحسین نوایی، بنگاه ترجمه و نشر کتاب، ۱۳۴۹. ( مصحح در پایان جلد اول شرح مفصل و سودمندی از فهرست لغات�ترکی�و�مغولی�رایج در متون فارسی از سده هفتم به بعد را نوشته است )
• فرهنگ فارسی، محمد معین، انتشارات امیر کبیر، تهران، ۱۳۷۵
• غلط ننویسیم، ابوالحسن نجفی، مرکز نشر دانشگاهی، تهران، ۱۳۸۶
• فرهنگ کوچک زبان پهلوی، دیوید نیل مکنزی، ترجمه مهشید فخرایی، پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی، تهران، ۱۳۷۹

بنانجبنانجبنانجبنانج
منابع• https://archive.org/details/1_20221023_20221023_1515