سراپرده شاه ایران تمام
بگرد آمده پهلوانی بنام.
اسدی.
|| بافتخار. بمردی. بسربلندی : بگویش که در جنگ مردن بنام
مرا بهتر آید ز گفتار خام.
فردوسی.
همی گفت کامروز مردن بنام به از زنده و رومیان شادکام.
فردوسی.
|| همنام باشد که به ترکی ادآش گویند. ( برهان ) ( آنندراج ). سمی. ( یادداشت مرحوم دهخدا ).بنام. [ ب َ ] ( ع اِ ) همان بنان است که سر انگشت باشد. ( آنندراج ) ( ناظم الاطباء ) ( منتهی الارب ).