بن انبان. [ ب ُ اَ ] ( ص مرکب ) دشنامی است. آنکه بر سرین گوشت ندارد از پیری یا علتی. ( یادداشت بخط مرحوم دهخدا ) : یارب چرا نبرد مرگ از مااین سالخورده زال بن انبان را.منجیک.