بمباران راهبردی در جریان جنگ جهانی دوم به کارزار هوایی اشاره دارد که در برخی از دولت های درگیر در جنگ جهانی دوم جهت بمباران هوایی اهداف راهبردی در خاک دشمن در آن درگیر بودند. این اهداف شامل راه آهن، بندرها، مناطق غیرنظامی و مناطق صنعتی می شدند. این راهبرد معتقد بود پیروزی های بزرگ را می توان با حمله به زیرساخت های صنعتی و سیاسی دشمن به دست آورد.
به منظور اجتناب از گرفتار شدن به اقدامات تلافی جویانه لوفت وافه در اثر واردن آمدن تلفات غیرنظامی به آلمان، عملیات بمب افکن های بریتانیایی علیه آلمان از روز ۴ سپتامبر سال ۱۹۳۹ با هدف گرفتن کشتی های جنگی کریگس مارینه در دریای شمال آغاز شد. ناو سنگین ادمیرال شِر و ناو اِمدن نخستین کشتی هایی بودند که مورد حمله قرار گرفتند. این و سایر حملات با وارد آوردن خسارت به ناوگان بمب افکن های بریتانیا به نتیجه خاصی نرسیدند. در همین زمان بریتانیایی ها همچنین اقدام به انتشار میلیون ها برگه تبلبغاتی به کمک بمب افکن های خود بر فراز مناطق مسکونی آلمانی کردند. این کار نیز در مواجهه با کاستی ها و مشکلات مختلف، با توجه به روحیه بالای حاصل از پیروزی های اولیه در میان آلمانی ها هیچ اثر مفیدی حاصل ننمود. [ ۵]
نخستین حمله هوایی علیه یک هدف در خاک آلمان شب ۱۹ مارس سال ۱۹۴۰ صورت گرفت. همچنان با اجتناب از هدف گرفتن غیرنظامیان، پنجاه بمب افکن ویتلی و همپدن بریتانیا پایگاه هواگردهای دریایی لوفت وافه در هورنوم در جزیره کم جمعیت زیلت را بمباران کردند. با وجود ادعای خدمه در مورد اصابت قرار دادن چندین نقطه از تأسیسات، یک عملیات شناسایی عکس برداری متعاقب نشان گر هیچ خسارت جدی در نتیجه این حمله نبود. در چند هفته آتی الگوی حملات تغییری نکرد. در نهایت در پی بمباران روتردام در هلنددر میانه ماه مه توسط لوفت وافه، بریتانیایی ها نیز به دستور روز ۱۵ مه وینستون چرچیل، نخست وزیر این کشور دست از اجتناب از آسیب رساندن به غیرنظامیان آلمانی در حملات هوایی خود کشیدند. [ ۶]
چرچیل در این هنگام معتقد بود کشورش از نیروی زمینی مناسبی جهت غلبه بر قدرت نظامی آلمان برخوردار نیست و محاصره اقتصادی علیه این کشور نیز شکست خورده است. از این رو به پندار او تنها اقدامی که می توانست آلمان را به زیر بکشد بمباران های «تخریب کننده و نابودگر» در سرزمین اصلی آن با بمب افکن های سنگین بود. [ ۷] بدین شکل، همان شب ۹۹ بمب افکن بریتانیایی راهی هدف گرفتن تأسیسات نفتی و راه آهن در ناحیه رور شدند تا بمباران راهبردی آلمان توسط متفقین رسماً آغاز شود. درحالی که با وجود خوشبینی ابراز شده از جانب فرماندهی نیروی بمب افکن های بریتانیا، بمباران های راهبردی هنوز سال ها با تصوری که چرچیل از آن ها داشت، فاصله داشتند. این گونه بمباران ها گونه کاملاً جدیدی در رزم نوین بدون دکترین عملیاتی و فناوری لازم جهت پشتیبانی کامل از آن ها بودند. بمب افکن های بریتانیایی در آن زمان به ناوبری رادیویی و رادار مجهز نبودند و ابزار هدف گیری استانداری نداشتند. این بمب افکن ها در عملیات های شبانه مسیر خود را به درون اراضی آلمان را با ستارگان و اهدافشان را با نور ماه می یافتند. شرایط مناسب جوی هم لازمه این روش بود که البته به نفع اقدامات مقابله ای آلمانی ها نیز تمام می شد. [ ۷] آتشبارهای سنگین ضدهوایی آلمان در ارتفاع کمتر از سه هزار متر و آتشبارهای سبک خودکار ۳۷ و ۲۰ میلی متری آن در ارتفاع های پایین تأثیر بالایی علیه هواگردهای دشمن به نمایش گذاشتند. بمب افکن های بریتانیایی برای در امان ماندن از آتش این تسلیحات اقدام به پرواز در ارتفاع های بسیار بالا، حرکات زیگ زاگ یا عمل در شب های غیر مهتابی می کردند. [ ۸] درنتیجه این بمباران ها به اندازه ای بدون دقت صورت می گرفت که آلمانی ها را در شناسایی اهداف مورد نظر بریتانیایی ها به زحمت می انداخت. [ ۷]
این نوشته برگرفته از سایت ویکی پدیا می باشد، اگر نادرست یا توهین آمیز است، لطفا گزارش دهید: گزارش تخلفبه منظور اجتناب از گرفتار شدن به اقدامات تلافی جویانه لوفت وافه در اثر واردن آمدن تلفات غیرنظامی به آلمان، عملیات بمب افکن های بریتانیایی علیه آلمان از روز ۴ سپتامبر سال ۱۹۳۹ با هدف گرفتن کشتی های جنگی کریگس مارینه در دریای شمال آغاز شد. ناو سنگین ادمیرال شِر و ناو اِمدن نخستین کشتی هایی بودند که مورد حمله قرار گرفتند. این و سایر حملات با وارد آوردن خسارت به ناوگان بمب افکن های بریتانیا به نتیجه خاصی نرسیدند. در همین زمان بریتانیایی ها همچنین اقدام به انتشار میلیون ها برگه تبلبغاتی به کمک بمب افکن های خود بر فراز مناطق مسکونی آلمانی کردند. این کار نیز در مواجهه با کاستی ها و مشکلات مختلف، با توجه به روحیه بالای حاصل از پیروزی های اولیه در میان آلمانی ها هیچ اثر مفیدی حاصل ننمود. [ ۵]
نخستین حمله هوایی علیه یک هدف در خاک آلمان شب ۱۹ مارس سال ۱۹۴۰ صورت گرفت. همچنان با اجتناب از هدف گرفتن غیرنظامیان، پنجاه بمب افکن ویتلی و همپدن بریتانیا پایگاه هواگردهای دریایی لوفت وافه در هورنوم در جزیره کم جمعیت زیلت را بمباران کردند. با وجود ادعای خدمه در مورد اصابت قرار دادن چندین نقطه از تأسیسات، یک عملیات شناسایی عکس برداری متعاقب نشان گر هیچ خسارت جدی در نتیجه این حمله نبود. در چند هفته آتی الگوی حملات تغییری نکرد. در نهایت در پی بمباران روتردام در هلنددر میانه ماه مه توسط لوفت وافه، بریتانیایی ها نیز به دستور روز ۱۵ مه وینستون چرچیل، نخست وزیر این کشور دست از اجتناب از آسیب رساندن به غیرنظامیان آلمانی در حملات هوایی خود کشیدند. [ ۶]
چرچیل در این هنگام معتقد بود کشورش از نیروی زمینی مناسبی جهت غلبه بر قدرت نظامی آلمان برخوردار نیست و محاصره اقتصادی علیه این کشور نیز شکست خورده است. از این رو به پندار او تنها اقدامی که می توانست آلمان را به زیر بکشد بمباران های «تخریب کننده و نابودگر» در سرزمین اصلی آن با بمب افکن های سنگین بود. [ ۷] بدین شکل، همان شب ۹۹ بمب افکن بریتانیایی راهی هدف گرفتن تأسیسات نفتی و راه آهن در ناحیه رور شدند تا بمباران راهبردی آلمان توسط متفقین رسماً آغاز شود. درحالی که با وجود خوشبینی ابراز شده از جانب فرماندهی نیروی بمب افکن های بریتانیا، بمباران های راهبردی هنوز سال ها با تصوری که چرچیل از آن ها داشت، فاصله داشتند. این گونه بمباران ها گونه کاملاً جدیدی در رزم نوین بدون دکترین عملیاتی و فناوری لازم جهت پشتیبانی کامل از آن ها بودند. بمب افکن های بریتانیایی در آن زمان به ناوبری رادیویی و رادار مجهز نبودند و ابزار هدف گیری استانداری نداشتند. این بمب افکن ها در عملیات های شبانه مسیر خود را به درون اراضی آلمان را با ستارگان و اهدافشان را با نور ماه می یافتند. شرایط مناسب جوی هم لازمه این روش بود که البته به نفع اقدامات مقابله ای آلمانی ها نیز تمام می شد. [ ۷] آتشبارهای سنگین ضدهوایی آلمان در ارتفاع کمتر از سه هزار متر و آتشبارهای سبک خودکار ۳۷ و ۲۰ میلی متری آن در ارتفاع های پایین تأثیر بالایی علیه هواگردهای دشمن به نمایش گذاشتند. بمب افکن های بریتانیایی برای در امان ماندن از آتش این تسلیحات اقدام به پرواز در ارتفاع های بسیار بالا، حرکات زیگ زاگ یا عمل در شب های غیر مهتابی می کردند. [ ۸] درنتیجه این بمباران ها به اندازه ای بدون دقت صورت می گرفت که آلمانی ها را در شناسایی اهداف مورد نظر بریتانیایی ها به زحمت می انداخت. [ ۷]