بلوکه کردن

" بستن. بست. بستش. بستن. بستا. بستانه. بستانش. بستانگی ":بلوکه.

"بازگشت. بازگشتش. بازگشته. بازگشتا. بازگشتنی. بازگرد. بازگردا. بازگردایی. بازگردایانه. بازگردینه. واگرد. واگردا. واگردانه. واگشتان. وگشتایی. واگشتایانه ":بلوکه.

بلوکه کردن و مسدود کردن: در حقوق بانکی، بلوکه کردن غیرقابل برداشت کردن وجه است ولی مسدود کردن غیرفعال کردن حساب است در ردیف بلوکه کردن مسامحتاً مسدود کردن آمده است

بلوکه کردن: مسدود کردن

بلوک ـه از برعکس چیزی که عموم فکر میکنند با تلفظ فرانسوی وارد زبان پارسی شده و احتمالا بر میگرده به دوره ای که محصلان اعزامی به فرانسه رفته بودند
کلمه فرانسوی:
bloc
تلفظ فرانسوی:
بلوک
معادل انگلیسی:
Block
تلفظ انگلیسی:
بلاک

حاجی والا معنی واژنه میده

کلمه بلوکه در زبان فارسی اشتباه تست و کلمه بلاک ( block ) که از زبان انگلیسی به مهنتی مسدود کردن است درست است.

بلوکه کردن: مسدود کردن مثال بستن حساب بانکی شخصی وعدم پرداخت آن به صاحبش یا اینکه مغازه ای را بلوکه کنند یعنی مغازه را مهمر وموم کنند
بلوکه کردن:اصل واژه از زبان انگلیسی وارد شده. BLOCK که بمعنای بستن مسدود کردن مانع شدن است