بلوچ. [ ب ُ ]( اِ ) علامتی که بر تیزی طاق و ایوان نصب کنند. ( برهان ). || تاج خروس ، و آن گوشتی باشد که بر سر او رسته باشد. ( برهان ). || پارچه گوشتی که بر ختنه گاه زنان می باشد و بریدن او سنت است. ( برهان ). تلاق و بظر. ( ناظم الاطباء ). چوچوله : تا...لب و بلوچ زبانست و رومه ریش جز راه... او به سیم پای نسپرم.
سوزنی.
|| صفحه نازکی که آن را بروی ساقه عمودی در جائی مرتفع قرار دهند و بسهولت گردش می کند و معبر باد را نشان میدهد. ( ناظم الاطباء ). بلوچ. [ ب َ ] ( اِخ ) طایفه ای در میان کرمان و سیستان ، ولایت ایشان را بلوچستان گویند و در ملک کج و مکران و مگس و قلات و پامپور و کنار بحر سند سکونت دارند. ( آنندراج ). مردمانی اند میان این شهرها [ بعض از شهرهای کرمان ] نشسته بر صحرا و این مردمان بسیار بودند و پناخسرو ایشان را بکشت به حیلتهای گوناگون. ( حدود العالم ). طایفه ای باشند چون اکراد و آنان را بلادی وسیع باشدمیان فارس و کرمان در سفح جبال قفص ( کوچ ) و آنان راشوکت و قوت و عدد بسیار باشد و قوم قفص ( کوچ ) که طایفه ای دیگرند با همه قوت از هیچکس جز بلوچ بیم ندارند. و بلوچ صاحبان نعمت و چادرهای موئین باشند و مردمان از بلوچ ایمنند راه نزنند و مردم نکشند و اذیت آنان به کس نرسد برخلاف قفص. ( از معجم البلدان ذیل بلوص ). مردم این ناحیت را یونانی ها بعلت سیاهی رنگ آنان حبشی ماهیخوار می نامیدند. ( یادداشت مرحوم دهخدا ). قومی ایرانی صحرانشین و دلیر، ساکن بلوچستان. طوایف خارجی کمتر در آن ناحیه نفوذ کرده و ایشان همیشه در برابر بیگانگان مقاومت نموده اند. آنان دارای لهجه خاصی هستند که به بلوچی معروف است. ( فرهنگ فارسی معین ). نام طوایفی چند که در بلوچستان ایران و نیز در سیستان و در سند و پنجاب ، و همچنین عده قلیلی از آنها نزدیک مرو در ترکمنستان شوروی سکنی دارند. زبان آنهابلوچی است. بلوچهای ایران منقسم به چند طایفه است که بعضی منقسم بر چندین تیره می باشد. بلوچها ظاهراً مقارن با حمله سلجوقیان به کرمان از کرمان به ناحیه ٔمکران درآمدند. کرمان را مسلمانان بسال 23 هَ. ق. فتح کردند و در کوههای کرمان با اقوام بیابانگردی بنام کوچ یا قُفص و بلوچ یا بلوص مواجه شدند. در دوره ٔامویان و عباسیان غارتگری بلوچها و کوچها از کرمان به سیستان و خراسان بسط یافت. ظاهراً عضدالدوله دیلمی بسیاری از بلوچها را کشت ، ولی دستبردهای آنان ادامه یافت تا آنکه محمود غزنوی پسرش مسعود را به جنگ با آنان فرستاد، و وی بلوچها را در نزدیک خبیص مقهور نمود، و کمی بعد مهاجرت آنان به مکران آغاز گردید و این مهاجرت بطرف شرق ادامه یافت. بلوچها هیچوقت مملکتی تشکیل ندادند، بلکه حکومت قبیله ای داشتند و رؤسای آنان غالباً با هم در جنگ بودند. ( از دائرة المعارف فارسی ). رجوع به بلوچستان و بلوص شود : بیشتر بخوانید ...
فرهنگ فارسی
قومی ایرانی صحرا نشین و دلیر ساکن بلوچستان . طوایف خارجی کمتر در آن ناحیه نفوذ کرده و ایشان همیشه در برابر بیگانگان مقاومت نموده اند . آنان دارای لهجه خاصی هستند که به [ بلوچی ] معروف است . تاج خروس، تکه گوشت رنگی که روی سرخروس درمی آید ( اسم ) ۱ - ( قوم ) ۲ - مردی از قوم بلوچ.
فرهنگ معین
(بَ ) (اِ. ) ۱ - علامتی که بر تیزی طاق و ایوان نصب کنند. ۲ - تاج خروس . ۳ - صفحة نازکی که بر روی ساقة عمودی در جایی مرتفع آن را قرار دهند و آن به سهولت گردش می کند و معبر باد را نشان می دهد. ۴ - پارچة گوشتی که بر ختنه گاه زنان می باشد و بریدن او سنت است .
فرهنگ عمید
تکۀ گوشت سرخ رنگی که روی سر خروس درمی آید، تاج خروس، خوچ.
دانشنامه آزاد فارسی
بَلوچ بَلوچ قوم ایرانی، از اقوام قدیمی جنوب شرقی فلات ایران، متشکل از صدها طایفه و تیرۀ اسکان یافته و چادرنشین، ساکن بلوچستان پاکستان و ایران. گروه هایی از این مردم در حوزۀ سفلای رودخانه هیرمند و ناحیۀ هرات افغانستان و مناطقی از ترکمنستان و مسقط و عمان و امارات متحدۀ عربی و زنگبار و تانزانیا سکونت دارند. زبان بلوچی از گروه زبان های ایران غربی است و نزدیکی های فراوانی با زبان های کردی و تاتی و تالشی دارد. بلوچان حنفی مذهب اند. تشیع امامیه نیز در میان بلوچان پیروانی دارد. مذهب ذکری، در میان اقلیتی از بلوچان رایج است. بلوچان موسیقی مخصوص خود را دارند و ادبیات آنان تا قرن ۱۳ق فاقد آثار مکتوب بود. بزرگ ترین حکومت قومی بلوچان در میانۀ قرن ۱۱ق به دست سرداران طایفۀ براهویی به وجود آمد. اولین آن ها میراحمدخان قنبرانی، جد خاندان احمدزایی و آخرین آن ها میریاراحمدخان است که پس از خروج انگلیسی ها از شبه قارۀ هند در ۱۹۴۷م/۱۳۶۶ق خواستار تشکیل کشور مستقل بلوچستان شد اما پس از مذاکرات کوتاه و فشرده ای با محمدعلی جناح، با الحاق بلوچستان به کشور پاکستان موافقت کرد. نخستین مورخان و جغرافیانویسان مسلمان، نام بلوصی را برای این قوم به کار برده اند و آنان را مردمان چادرنشین صحراگرد خوانده اند. ظاهراً بلوچ ها، اصلاً ساکن نواحی جنوبی کرمان بوده اند. عضدالدولۀ دیلمی گروه کثیری از آنان را کشت و ده ها نفر از بزرگ زادگان بلوچ را به گروگان گرفت. بلوچان از نیمۀ اول قرن پنجم مهاجرت به شرق را آغاز کردند و به تدریج تا کنار رودخانۀ سِند پیش رفتند. بلوچان از دورۀ غزنویان تا سقوط صفویان در بسیاری از حوادث جنوب شرقی ایران و غرب افغانستان دخیل بودند. ناحیۀ کرمان از ۱۱۰ق تا سقوط دولت افغانی ایران، دائماً در معرض حملات بلوچان قرار داشت. اینان یکی از گروه های عمدۀ سپاه محمود و اشرف افغان را تشکیل می دادند. محمدخان بلوچ، از سرکردگان بزرگ دولت افغانی ایران، پس از سقوط اشرف افغان به نادر پیوست و حاکم کهکیلویه شد. او در ۱۱۴۷ق یاغی و ضمن فرار دستگیر شد و به قتل رسید. اقتدار نادرشاه مانع از حملات آنان شد. اینان پس از قتل نادر به خدمت احمدخان ابدالی درآمدند و در لشکرکشی های او در ایران و هندوستان شرکت کردند. بلوچان تا میانۀ قرن ۱۳ق بارها به سیستان و کرمان و سواحل خلیج فارس و خراسان و یزد و اصفهان و سمنان و حوالی جنوب تهران حمله آوردند. دامنۀ این حملات، به خصوص پس از پیروزی خونین و هولناک حبیب الله خان شاهسون امیر توپخانه بر بلوچان در ۱۲۵۷ق/۱۸۴۱م، محدود و به تدریج تا سلطنت پهلوی قطع شد. دوست محمدخان باران زایی، آخرین حاکم معروف بلوچستان ایران است که در آغاز سلطنت پهلوی برافتاد.
قومی از اقوام ایرانی پراکنده در کشورهای ایران و افغانستان و پاکستان .
قومی از اقوام ایرانی و پراکنده در کشورهای ایران و افغانستان و پاکستان
بلوچ فیلمی سینمایی به کارگردانی و نویسندگی مسعود کیمیایی است که در سال ۱۳۵۱ خورشیدی منتشر شد. همسر بلوچ برای آرد کردن گندم به اسیاب دور افتاده در بیابانی خارج از زاهدان رفته و حالا دو قاچاقچی در آن خلوت به او تجاوز می کنند. زن قصد خودکشی دارد اما موفق نمی شود و بلوچ ( بهروز وثوقی ) به جرم قتل دو قاچاقچی به زندان می افتد. اما آن دو متجاوز زنده اند. بلوچ از زندان آزاد می شود و زن برای او تعریف می کند که چطور بعد از این تجاوز باردار شده و . . . . ... [مشاهده متن کامل]
این شعر توسط فردوسی بزرگ در وصف بلوچ سروده شد به وضوح میتوان دید که از اولین سلسله پادشاهی ایران یعنی کیانیان بلوچ ها جزو سپاه ایران بودند و کاملا پوشیده بودند که حتی یک انگشت ایشان را برهنه کسی ندید پس بلوچ به معنای برهنه نیست: ... [مشاهده متن کامل]
پس پشت گودرز گستهم بود که فرزند بیدار گژدهم بود یکی نیزه بودی به چنگش بجنگ کمان یار او بود و تیر خدنگ ز بازوش پیکان بزندان بدی همی در دل سنگ و سندان بدی ابا لشکری گشن و آراسته پر از گرز و شمشیر و پر خواسته یکی ماه پیکر درفش از برش بابر اندر آورده تابان سرش همی خواند بر شهریار آفرین ازو شاد شد شاه ایران زمین پس گستهم اشکش تیزگوش که با زور و دل بود و با مغز و هوش یکی گرزدار از نژاد همای براهی که جستیش بودی بپای سپاهش ز گردان کوچ و بلوچ سگالیده جنگ و برآورده خوچ کسی در جهان پشت ایشان ندید برهنه یک انگشت ایشان ندید درفشی برآورده پیکر پلنگ همی از درفشش ببارید جنگ بسی آفرین کرد بر شهریار بدان شادمان گردش روزگار نگه کرد کیخسرو از پشت پیل بدید آن سپه را زده بر دو میل پسند آمدش سخت و کرد آفرین بدان بخت بیدار و فرخ نگین ازان پس درآمد سپاهی گران همه نامداران جوشن وران سپاهی کز ایشان جهاندار شاه همی بود شادان دل و نیک خواه
آذری ها بازماندگان مادها نیستند، بلکه بازماندگان دای مردیان هستند. دای مردیان روزگاری در شرق دریای خزر و حوالی ترکمنستان امروزی می زیستند. دای مردیان در اوایل سلسله کیانیان به طبرستان مهاجرت کردند و سرانجام ... [مشاهده متن کامل]
به دستور اسکندر مقدونی به حوالی کوههای آرارات امروزی مهاجر شدند. بازماندگان مادها کردها هستند.
بلوچ در سنسکریت: بلوکه baluka به معنی ریشه ی درخت کُنار و پرنده می باشد؛ در پهلوی: بلُچ baloc و جمع آن بلچان balocAn ( بلوچ ها ) می باشد. این که نام ریشه ی درخت کنار را برای این قوم ایرانی ریشه دار برگزیده ... [مشاهده متن کامل]
اند، برای این است که 1ـ ریشه ی کنار در گستره وسیعی از خاک ها رشد می کند. 2ـ این ریشه به عمق زمین فرو می رود به همین دلیل در برابر کم آبی مقاوم است و نیاز آبی کمی دارد به طوری که بی آب نیز به زندگی خود ادامه می دهد؛ و این دو ویژگی با مردم بلوچ همخوانی دارد؛ زیرا مردمانی هستند که در گستره ای از ایران و پاکستان و افغانستان زندگی می کنند و دوم این که به سرزمین خود دلبستگی فراوان دارند و مهاجرت آنان به جاهای دیگر کم تر از دیگر اقوام ایرانی است و سوم این که مردمانی هستند که با کم ترین امکانات زندگی می کنند مانند درخت کنار که بی آب هم زنده می ماند.
زبان بیشتر اقوام این منطقه از خاورمیانه یعنی ایران باستان بیشتر پَهلَو زبان با گونه های گوناگون و بسیار نزدیک به هم بوده. فارسی و لری و سیستانی و اردو و پَشتو جزء بازمانده دوره زبانی پهلوی ساسانی یا پهلوی جنوبی هست. ... [مشاهده متن کامل]
زبانهای کردی، لکی، زازا، گورانی یا هورامی، استیانی، سمنانی، تاتی، تالشی، گیلکی، مازنی، بلوچی و زبان آذری باستان جزء بازمانده زبانهای پهلوی مادی_پارتی اشکانی یا پهلوی شمالی هست.
قومی بسیار نجیب و باغیرت و دوست داشتنی و با فرهنگ های زیبا و زبانی بسیار شیرین 🤍🌹
بَلوچ در جهان به عنوان بزرگترین طائفه شناخته شده است، بلوچ ها در کشور های زیادی سکونت دارند، اما در این سه کشور ( ایران - پاکستان - افغانستان ) بیشتر است، و آن ها در ایران و پاکستان و افغانستان از اول ... [مشاهده متن کامل]
بوده اند و آن ها مردمانی خون گرم و باوفا و ناموس پرست و وطن دوست هستند، طائفه بلوچ در وفا بر عهد معروف اند، آنها دینشان اسلام است، و جملگی اهل سنت اند، و چنان که آن ها وطن و ناموس خود را دوست دارند، عقاید خود را نیز دوست دارند، و خیلی پایبند و عامل اند
پارس ها ( اجداد قوم لر ) پارت ها ( اجداد خراسانی ها ) ماد ها ( اجداد آذری ها ) کورد ها افراد رمه گردان بودند! ضمنا اینکه کسی نمیتونه ماد بودن آذری ها رو انکار کنه! اثبات شده که ماد ها از شمال غربی وارد ایران شدند پس در ماد بودن آذری ها هیچ جای شکی نیست و تاریخ گواه آن است! همینطور اون دوستی که گفتن آذری ها تات هستن باید اینو بدونن که طبق اسناد معتبر مردم ارومیه و تبریز قبل از ترک زبان شدن، فارس زبان بودن و به زبان تات صحبت نمی کردند!!!!! پس لطفا دروغ رو بذارید کنار! ماد کوچک اجداد آذری های آذربایجان و ماد بزرگ اجداد مردم همدان و شهر های شرقی شهر همدان هستند! ... [مشاهده متن کامل]
بلوچها قبل از دوره صفویه بیشتر جاهای ایران ساکن بودن و هیچ وقت سر خم نکردن برا همین اسماعیل صفوی خیلیا و کشت و اونایی ک زنده موندن کوچ کردن ب کرمان و مکران . اگ ب تخت رستم ک عکس شاپور حک کردن توجه کنید ... [مشاهده متن کامل]
شلوار پرچین بلوچی پاسخ و رو اسب نشسته همه کتابهای تاریخی سوزاندن تا اثری از قومیت نمونه ایران شد جولانگاه خوارج. بلوچها آدمای با اراده و خون گرمن خارج ازهمه اینا بلوچ لر لک کرد ایران مال همین قومیتها بوده هست ب امید روزی ک همه ما ایرانی آباد بسازیم
در خصوص ایرانی واریایی بودن قوم بلوچ سند زیر حایز اهمیت است آنجا که انوشیروان ساسانی می خواهد از امپراطورو مقامات چینی در دربار خود استقبال کند برای نشان دادن ابهت واقتدار وقدرت وعظمت ایران سپاهی از مردان بلوچ وگیلان سان می دهد به کمرهایشان کمربند زرین بسته وبه دستهایشان سپرهای برزین می دهد که در این خصوص چنین توصیف گردید: ... [مشاهده متن کامل]
همه مرزداران زرین کمر. بلوچی وگیلی برزین سپر
پلیسه، تاج، تزیینات چیندار هر چیز نازک و پهن و چین خورده را گویند همچون تاج خروس، گوش بَل بزرگ و چین خورده، لبه های چیندار آلت زنانه، تزیینات پلیسه مانند در طاق و دیوار و. . . گروهی از مردمان سیستان، بلوچ نامیده میشوند زیرا قسمتی از دستارشان را به شکل پلیسه چین میدهند و بالای سر مانندتاج خروس تزیین میکنندو به آن شناخته میشوند همچنین مردمان بلوچ با مادربزرگ نیز بلوچ میگویند به مجاز از تاجداری و بزرگی و یا شاید به خاطر چین های صورت ... [مشاهده متن کامل]
بلوچ و کوچ از یک ریشه هستند و واژگانی پارسی هستند که ریشه آن را در زبانهای آریایی پارسی اوستا ، پارسی باستان و پارسی پهلوی میتوان یافت. زبان بلوچی یکی از زیر شاخه و گویش های زبان پارسی هست.
واقعا قوم دوست داشتنی و شجاعی هستن
ب مکران هر ان کس ک بود مهتری مگر نامداری و نام اوری گزین کرد از ان سواران سوار دلیران جنگی ده و دو هزار بیامد گردان کوچ و بلوچ سگالیده جنگ و براورده خُوش
بلوچ یعنی غیرت . قدرت .
قوم های آریایی بختیاری وکرد ولر وفارسی و همین آبادانی ها البته اصلی هایشان وشیرازی ها وفارس های تهران درواقع لر 5دسته دارد لر ابادانی ولر بختیاری ولر بوشهری ولر شیرازولرهای بهبهانی
بلوچ یعنی اقتدار یعنی غیرت یعنی عزت مردانگی
فردی که دارای اصل و نسب و ریشه است مثال:شهمراد علی حسن بک گرد علی عبدالکریم گمتیل
بلوچی ها همان پارتی ها هستند لکها از کاسیان باستان هستند لک بودن هم به لباس و لهجه نیست به شجاعت ، نترسی، غیرت، شرف است لک از لر و کرد جداست لک ها و بلوچی ها ارتباط خوبی با هم دارند
لرلک، کرد، بلوچ، هرسه از نسل بلیلان پسر تهمورث واز نسل کیخسرو هستن واز قوم پارت اشکانی، خاندان سورن پهلو طایفه ای از قوم پهله بودن، به مردگان قدیم لرستان پهله میگفتن، با تمام چیزی که امروزه باهم در تضاد ... [مشاهده متن کامل]
است اما لر وکرد وبلوج وسیستانی هر سه ریشه در یک قوم دارن وامروزه لر وبلوچ یه جور دیگه تعریف میشن ، من به شخصه به بلوچ ها به عنوان برادران اصیل ایرانی فکر میکنم وهر کجا اونارو میبینم بهشون احترام میذارم، متاسفانه این مردمانی وطن پرست ایران دوست یکم از چشم افتادن
زنده باد بلوچ با غیرت حسودانی که چشم دیدن ما بلوچا رو ندارن بفهمید بلوچ بودن یه افتخاره بدون ما بلوچا کشور ایران معنی نداره
ب. . یعنی بهادر ل. . یعنی لایق. و. . یعنی وفادار. چ. . یعنی چالاک .
ب. یعنی بهادر ل. یعنی لایق. و. یعنی وفادار. چ. یعنی چالاک
مردمانی سیاه پوست وتیره هم نژادبامردمان اعراب هستند
بلوچ یعنی غیرت ناموس وطن بنده کاری به فارس و بلوچ ندارم همین که رگ بلوچ تو رگ های من جریان دارد خداروهزار مرتبه شکر میکنم همین بلوچ بود که انگلیسی هارو از ایران بیرون کرد و درجریان باشید بلوچ برای نام میمیرد نامرد برای نان
★★★درودخدمت هموطنان بلوچ★★★ بامدی:ایل بامدی یابابااحمدی یکی ازایلات دورکی بختیاری است بخشی ازاین ایل بانام بامری درمیان طوایف بلوچ هستندوبرخی دیگر درمیان ایلات بختیاری است که درزمان های گذشته ... [مشاهده متن کامل]
بخاطرجنگ وکشمکش های قوم بختیاری باحکام مرکزی به نقاط مختلف کسورتبعیدشدند بامدی ازاتحاددورکی باب تشکیل شده است ایل دورکی بختیاری مقتدرترین وشجاع ترین ایل درمیان ایلات لرمحسوب میشوداین ایل بنیانگذازان دولت مستقل بختیاری هستندکه از اوایل سلسله قاجاریه تابقدرت رسیدن پهلوی رضاشاه دولت مستقل بختیاری ادامه داشت ایلات دورکی بختیاری: ______________ ایل بامدی دورکی طایفه بزرگ کشکی طایفه بزرگ سراج الدین وند _______________ ایل قندعلی دورکی طایفه بزرگ مدولی طایفه بزرگ ورناصری طایفه بزرگ صالح بابری طایفه بزرگ هلیل وند ____________ ایل زراسونددورکی طایفه بزرگ کورکور طایفه بزرگ هیاوند طایفه بزرگ الاسوند طایفه بزرگ احمدخسروی _____________ ایل موری دورکی طایفه بردین باب طایفه بوری باب ______________ ایل اسیونددورکی تیره خراسانی _تیرپل_تیره بازیت_تیره گادوش طایفه بزرگ شهماروند ______________ ایل آسترکی دورکی طایفه بزرگ بهرامسری طایفه بزرگ گاهیوند طایفه بزرگ چهاربری __________________________________
بلوچ یعنی مردمان سلحشور ، میار جلی، هم تپاکی، غیرت،
بلوچ:یعنی مردانگی یعنی عزت یعنی شرف یعنی پایبند به دین ایمان
بلوچ جداشده از تالش بلوچ ها 7هزارسال قبل از تمدن سیلک کاشان ( کاسان ) راه سیستان وبلوچستان را پیش گرفتند. برای بلوچ معنی متفاوتی آمده ، برخی از مردم خاش خود را بر لوچ می خوانند، ( فرم پوشیدن لباس ) . بلوچ ... [مشاهده متن کامل]
صحرانشین. اما درزبان گیلکی بولوشه به معنی درخت جوان، یا شاخه ای که از محل گره در بهار مجدد رشد میکند را می دهد. که به نوعی معنی جوان از آن استنباط میگرددکه مشابه بلوچ است. بلوچ یکی دیگر از اقوام کاسی تبار.
بلوچ از دو کلمه بل و اوچ تشکیل شده است که بل به معنی چرخ ، تیغه و پره است و اوچ به معنی بالا و اوج است و به دلیل فراوانی نیروی باد و کمبود آب ایرانیان نوعی آسیاب بادی را اختراع کردند و چرخ این آسیابها ... [مشاهده متن کامل]
در بالای تپه ها نصب میشد که به همین خاطر بلوچ به معنی چرخ بالا گفته می شوند و یکی از طوایف این منطقه نیز نوعی دستار به سر خود می بندند که به شکل یک پَره یا تاج مانند بسته می شوند و سر پَره می گویند .
بلوچ اقتدار یعنی قدرت
بلوچ عشق آزادگی صفا روشنی صمیمیت
سلام: بلوچ
بلوچ یعنی میارجلی ، هم تپاکی ،
با احترام بعضی از گویشهادرکتیبه های خط میخی به زبان بلوچی می باشد بلوچ از نژاد هخامنشیان واریایی اصیل می باشد کسانی که می گویند بلوچها عرب هستند دراشتباهند در زبان عربی چ وجود نداره به عربی مینویسند بلوش و با فرهنگ لغت عربی در تضاد است
تیره ای از ایرانیان که در مقایسه با تیره های دیگرِ ایرانی، تمایلات طایفه ای بالایی دارند و این مسئله باعث کاهش درخواست خدمات مردمی از دیگر تیره ها و اقوام ایرانی گشته.
بلوچ یعنی عزت شرف مردانگی زنده باد بلوچ پاینده بلوچستان
مردانگی غیرت دین دوست
خدمت جمال گرگیج باید بگم که طبق دانشنامه ویکی پدیا: �برخی جغرافی دانان و مورخان دوران اسلامی، گروه های صحرانشین و نیمه صحرانشین ایرانی را نیز به عنوان کلی اکراد ذکر می کرده اند و منظور آن ها لزوماً مردمان کردنژاد نبوده بلکه همه چادرنشینان و گله داران ایرانی غیر عرب و غیر ترک را به همین نام می خواندند. ... [مشاهده متن کامل]
درباره کرد ها هیچی نمی دونی دروغ نگو اینهم انقدر تابلو
بنده به جرأت میتونم بگم که خداوند متعال بلوچ را قومی سر افراز و سربلند آفرید بنده مرتب به خلیج سفر میکنم و چه در ایران با خانواده تقریبا نصف ایران گشتیم. جالبه هر کجا خونه اجاره میکردم اول قیمت بالا میگفتن بعد که میفهمیدن بلوچم خدا رو شاهد میگیرم کلا یه جوری تحویل میگرفتن که انگار یکی از اعضای خانواده شان باشم. ... [مشاهده متن کامل]
حالا در خارج ایران چه فرودگاه ها و چه داخل شهر یا کارهای اداری اگه داشتم تا حالا بندگان خدا تا میفهمیدن بلوچم خدا شاهده خیلی احترام میگذاشتن . خداوند به همه دوستان بلوچ و غیر بلوچ عزت و سربلندی نصیب کنه و همه اقوام باهم برادر و برابر باشیم به امید اونروز.
زبان پارتی، پهلوی یا پهلوانیگ که در منابع معاصر به آن پهلوی اشکانی می گویند، یک زبان منقرض شده از خانواده زبان های ایرانی شمال غربی بوده است. [۲][۳][۴][۵] این زبان در ابتدا در منطقهٔ پارت، در شمال شرق ایران باستان، گویش می شده است و دولت های اشکانی، نظیر اشکانیان ایران، ارمنستان و… از آن به عنوان زبان درباری استفاده می نمودند. زبان های ایرانی شمال غربی معاصر، همچون زبان های کردی، تاتی، بلوچی، تالشی، مازندرانی، گیلکی، لکی و زبان های مرکزی با زبان پارتی از یک خانواده هستند. ... [مشاهده متن کامل]
از صفحه ویکی پدیا
آشوریان، آشوری هستنن و آز زبان های سامی شرقی هستند جمعیت اونها طبق نوشته ویکی پدیا جمعیت اونها حدود یک میلیون نفر هستش دین اونها اغلب مسیحیت و اکثرا در شهر اهواز اصفهان توی کردستان عراق و سوریه و ترکیه زندگی میکنند من آشوری نیستم و لی آشوری ها رو دوست دارم و کر د ها قومی متفاوت از آشور هستند هم چنین اینکه آذری از لحاظ خون ایران هستند ولی از لحاظ زبان خیر و آذری ها از قوم تات هستند فقط بعد از حمله مغول زبان اونها تغییر می کنه و توی قزوین و البرز اندکی تات زبان وجود داره و زبان تاتی از زبان های کاسپین یا خزری هستند که تات . این کامنت رو فقط برای اطلاع رسانی می زارم و قصد جدایی اندازی ندارم کر د و آذری و تات با هم برادر اند و همگی انسان و دارای تاریخ کهن. ... [مشاهده متن کامل]
اقوام ایرانی ماد::آذری پارس::لر پارت:خراسانی - سیستانی - بلوچی طبق گفته ی تاریخدانها کرد قوم نیست و به معنی رمه گردان است نام قدیم کردستان عراق ( کردستان آسورستان ) بود قوم آشور ( آسوران ) قوم غیر آریایی بود که توسط هخامنشی ... [مشاهده متن کامل]
فتح شد و زبان پارسی به آنجا راه یافت هیچ گونه سندی از زبان قوم ماد کشف نشده طبق آزمایش ژنتیکی که انجام گرفت کردهای ایران بیشترین تفاوت ژنتیکی در بین اقوام ایران را با قوم بلوچ دارند
بلوچ به عرب ها ربط ندارند این ترفند های هستند که یه تعداد عمدآ بخاطر که تاریخ بلوچ را کم جلوه بده اند بیان میدارند. ریشه بلوچ به آریایی ها وصل است یعنی بلوچ آریای هستند و لهجه بلوچی هم به پارتی شباهت زیادی دارند عزیزان بلوچ یه تعداد بطور عمد طوایف بلوچ را به غیر بلوچ وصل می کنند که نرفندهای آن ها در آیند باعث تضیف قوم بزرگ بلوچ می شود همه باید هوشیار باشیم ... [مشاهده متن کامل]
بلوچ بلوچ را در هر صفت که توصیف کنیم بازم کمه بلوچ یعنی دیندار بلوچ یعنی وفا دار بلوچ یعنی غیرت مند بلوچ یعنی محبت با خدا و رسولش بلوچ یعنی فرزندان حضرت عمر و حضرت حمزه ( رض ) بلوچ یعنی مردانگی ... [مشاهده متن کامل]
بلوچ یعنی مهمان دوستی و محبت بلوچ یعنی قوم اتحاد بلوچستان بلوچ یعنی مردانی پر از انسانیت بلوچ یعنی مادرانی دلسوز بلوچ یعنی اگه چیزی نداشته باشه برای خوردن خودش بجز یک گوسفند گوسفند را برای مهمانش سر میبرد بلوچ اقتدار بلوچ یعنی کسانی که ایران را فتح کردند به فرماندهی عمر ابن خطاب بلوچ یعنی نواده های میر چاکر رند فاتح هندوستان خلاصه هر چه قدر توصیف کنیم کمه بلوچ یعنی مردانگی و شرافت
طایفه اسماعیل زهی*شه بخش* شجرنامه سردار محمد حسن خان لر اسماعیل خان پسران ( 6 پسر ) بلوچ پسر اسماعیل خان تیره بلوچ زهی سردار محمد حسن خان لر از فرماندهان سپاه نادرشاه افشار بود او از لر های استان فارس بود بلوچ نام پسر است در قوم بزرگ بلوچ آریایی
طایفه بلوچ ایل شوهان ایل بختیاروند قوم لر ساکن در شمال خوزستان. لرستان. ایلام ایل شوهان از نسل بختیار جد ایل لر بختیاروند *بهداروند * هفت لنگ شجرنامه این طایفه در فضای مجازی در دسترس است
تاج قله ( بل بضم با ولام مشدد ) وجه تسمیه قوم بلوچ بخاطر برآمدگی که مردان بلوچ روی عمامه میگذارند.
متحمل روزهای سخت. صبور. قانع دراوج تلاش. خانواده دوست.
بلوچ یعنی عزت واقتدارایران مثل معروف بلوچی که حمل می فرماید:مردبرای نام میمیردونامردبرای نان👌❤💪
بلوچ یعنی عیرت مردانگی یعنی نترس دلیر شجاع
بلوچ یعنی مردانگی عزت شرافت غیرت
بلوچ یعنی . غیرت . تکبیر مبیت ولی تذکری بیت بلوچون
بلوچ یعنی عزت ، شجاعت، شرافت، مهمان نواز
بلوچ یعنی عزت یعنی فرزندان عمر بلوچ یعنی غیرت بلوچ یعنی مردانگی بی انتها بلوچ یعنی شرف یعنی محافظ دین خدا و رسولش حالا فهمیدی ب ل و چ س ت ان وطن