بلوف

/bolof/

مترادف بلوف: توپ و تشر، گفتارتهدیدآمیز، چاخان، لاف، گزافه، ادعای بی اساس

معنی انگلیسی:
bid, bluff

لغت نامه دهخدا

بلوف. [ بْلُف ْ / ب ِ لُف ْ ] ( فرانسوی ، انگلیسی ، اِ ) بلف. رجوع به بلف شود.
- بلوف زدن ؛ بلف زدن. رجوع به بلف زدن شود.

فرهنگ فارسی

توپ وتشر، توپ میان تهی، توپ میان تهی، توخالی
( اسم ) سخن لاف و گزاف توپ تو خالی . بلوف .

فرهنگ عمید

۱. [مجاز] ادعای دروغین کسی برای ترساندن یا تحت تٲثیر قرار دادن دیگران.
۲. نوعی بازی ورق که بازندۀ آن کسی است که بیشترین برگه را داشته باشد.

واژه نامه بختیاریکا

توپ تله؛ شُتور؛ قورت؛ گَز و گوز؛ شِلِّک

جدول کلمات

لاف

پیشنهاد کاربران

بلوف فیلمی به کارگردانی ساموئل خاچیکیان و نویسندگی علی شاه حاتمی ساختهٔ سال۱۳۷۱ است.
رسول با بازی خسرو شکیبایی که متخصص بازکردن گاوصندوق است به اتهام سرقت به زندان می افتد پس از آزادی از زندان به خواهرش مریم قول می دهد که دیگر به دنبال کارهای خلاف نرود اما ناخواسته بایک باند قاچاق عتیقه آشنا میشود وبدون آنکه پی به هدف آنان ببرد با آنان همکاری میکند که باورود پلیس به ماجرا وپس از اتفاقات متعدد ازدست این باند خلاص میشود. . .
...
[مشاهده متن کامل]

• خسرو شکیبایی
• رضا رویگری
• حسین یاریار
• آتنه فقیه نصیری
• مهشید افشارزاده
• کامران باختر
• عزت الله رمضانی فر
• اکبر معززی
• ژانت وسکانیان
• عباس قاجار
• داریوش اسدزاده
• فرخ لقا هوشمند
• امیرحسین خان شهری
• احمدرضا جغتایی
• حسن شریفی
• علی سلیمانی مجد
• بهروز زهره وند
• غفار رضایی
• عبادالله به افروز
• محمدباقر کرمی
• غلامرضا سعادت
• منصور مرید
• مجید عبدالعظیمی

بلوف
منابع• https://fa.wikipedia.org/wiki/بلوف_(فیلم)
اولا که کوروش جان یا به عبارتی صحیح ( سایروس ) کلمه پولی گرفته شده با پول نفت ملت توسط رزا پالانی از غرب
ثانیاااا
بلوف کلمه ای فرانسوی هست ن انگلیسی
انگلیسی خود مشتق از آلمانی هست
بلوف زدن یعنی دروغ گفتن
طرف آشرر. گوپلییر
بلوف
لاف زَنی ، بِلاف ، بِهلاف
خالی بندی
دروغ شاخدار، دروغ بزرگ.
بلوف
در نظر داشته باشید بلوف . . . ساخته شده از دو بخش یعنی:به ( بهترین ) لاف یا لوف است در چم بهترین لاف بهترین دروغ یا بالاترین دروغ شماست
نرسپان دهخداست که انرا لاتین اورده . . . واژه لاتین از همین بلوف پارسی آهنج شده است.
بلوف. . . . . لاف و لوف ( فلانی لاف و لوف اش زیاد )
بلوف ���ستانده شده از کارهل
لافیدن. . . .
در چم دروغ. . . . . بزرگ نمایی. . . . .

بزرگ نمایی

بپرس