بلورین شاه. [ ب ُ ] ( اِخ ) لقب پادشاه بلور [ ناحیتی از حدود ماوراءالنهر ] و چنین گویند که ما فرزند آفتابیم و تا آفتاب برنتابد از خواب برنخیزد. و گوید که فرزند نباید که پیش از پدر خیزد. ( حدود العالم ).
فرهنگ فارسی
لقب پادشاه بلور و چنین گویند که ما فرزند آفتابیم و تا آفتاب برنتابد از خواب برنخیزد و گوید که فرزند نباید که پیش از پدر خیزد .