لغت نامه دهخدا
فرهنگ فارسی
فرهنگ عمید
۲. تهیه شده از بلور: ظرف بلوری.
۳. [مجاز] درخشان: ساق بلوری.
پیشنهاد کاربران
بلوری. /بل - ر ِی/ ( رایانه ) ( انگلیسی ) نسل لوح فشرده که بعد از دی وی دی تولید شد و گنجایش چند برابر اطلاعات را داراست. برای نوشتن اطلاعات بر این گونه لوح ها از لیزر آبی استفاده می شود که نام آنها از آنجا گرفته شده است.