فرهنگ فارسی
فرهنگ عمید
مترادف ها
بلند، شاق، گزاف، اغراق امیز، بلند بالا، بلند قد، قد بلند
بلند بالا، بلند قد
پیشنهاد کاربران
دراز ( گویش رفسنجونی )
سیسلالنگ ( بقول عادل فردوسی پور )
سیسلالنگ ( بقول عادل فردوسی پور )
سهی قد. [ س َ ق َ دد / ق َ ] ( ص مرکب ) سهی قامت. بلندقامت. موزون اندام :
برخ شد کنون چون گل ارغوان
سهی قد و زیبارخ و پهلوان.
فردوسی.
چندان بود کرشمه و ناز سهی قدان
کآید بجلوه سرو صنوبرخرام ما.
... [مشاهده متن کامل]
حافظ.
ندانم از چه سبب رنگ آشنایی نیست
سهی قدان سیه چشم ماه سیما را.
حافظ.
رجوع به سهی شود.
برخ شد کنون چون گل ارغوان
سهی قد و زیبارخ و پهلوان.
فردوسی.
چندان بود کرشمه و ناز سهی قدان
کآید بجلوه سرو صنوبرخرام ما.
... [مشاهده متن کامل]
حافظ.
ندانم از چه سبب رنگ آشنایی نیست
سهی قدان سیه چشم ماه سیما را.
حافظ.
رجوع به سهی شود.
بلند قد : رعنا