بلند شنیدن. [ ب ُ ل َ ش َ / ش ِ دَ ] ( مص مرکب ) به صدای رسا شنیدن. ( فرهنگ فارسی معین ). || کر شدن ای ناشنوا شدن. ( غیاث ). کم شنیدن ، و این ظاهراً ترجمه هندی است. ( آنندراج ). سنگین شدن گوش. ( ناظم الاطباء ). بزحمت مطلبی را شنیدن. ( فرهنگ فارسی معین ) : ور به فغان برکشد آه بلند گوش فلک نشوند الابلند.
میرخسرو ( از آنندراج ).
فرهنگ فارسی
( مصدر ) ۱ - بصدای رسا شنیدن . ۲ - سنگین شدن گوش بزحمت مطلبی را شنیدن