بلند بین

لغت نامه دهخدا

بلندبین. [ ب ُ ل َ ] ( نف مرکب ) بلندبیننده. کسی که همتش بزرگ است.بلندهمت. بلندنظر. ( فرهنگ فارسی معین ). || جاه طلب. ( ناظم الاطباء ). || دانای اسرار غیبی و صاحب کشف و کرامات. ( ناظم الاطباء ) :
ای سرمه کش بلندبینان
دربازکن درون نشینان.
نظامی.

فرهنگ فارسی

( اسم ) ۱ - کسی که همتش بزرگ است بلند همت بلند نظر . ۲ - دانای اسرار غیبی صاحب کشف و کرامات .

پیشنهاد کاربران

بپرس