بلغونه. [ ب ُ ن َ / ن ِ ] ( اِ ) گلگونه ، و آن غازه ای باشد که زنان بر رو مالند و روی را سرخ گردانند.( برهان ) ( آنندراج ). سرخاب. سرخاب زنان : صبا سپیده بلغونه کرده بر گل سیب بنفشه برزده سر همچو نیزه از لب جوی.نزاری.