لغت نامه دهخدا
فرهنگ فارسی
فرهنگ معین
پیشنهاد کاربران
بلغور واژه ای فارسی و برگرفته از واژه �بورغل� در فارسی میانه و به معنای گندم خرد شده و خشک می باشد .
این واژه به ریخت �پیلگوری� از فارسی وارد زبان یونانی شده است.
بلغور کردن یعنی سخن گفتن به زبانی که برای شنوندگان نامفهوم باشد .
این واژه به ریخت �پیلگوری� از فارسی وارد زبان یونانی شده است.
بلغور کردن یعنی سخن گفتن به زبانی که برای شنوندگان نامفهوم باشد .
بلغور کردن: [عامیانه، کنایه ] سر هم ردیف کردن، حرف های قلمبه زدن، شکسته و نامفهوم حرف زدن.