[ویکی فقه] بُلغار، در منابع اسلامی به مردمان ترک تباری اطلاق می شود که در اوایل قرون وسطی دو دولت، یکی در ناحیه رود وُلگا، و دیگری در کرانه های دانوب، بنیاد نهادند.
ظاهراً بلغارهای اصلی همراه یکی از هجوم های هون ها به استپ های جنوب روسیه رسیدند. نخستین کسی که به ایشان اشاره ای دارد یوحنّا انطاکی است که از کمک آن ها در ۴۸۱ میلادی به امپراتور زنون در جنگ با گوت ها یاد می کند. در آن زمان استپ های حوالی رود کوبان و دریای مایُطِس (آزوف) مرکز سرزمین بلغارها بود، ولی برخی از اردوهای ایشان نیز در ناحیه دانوب سفلی و قفقاز مستقر بود. در تواریخ روم شرقی، کوبان سرزمین اصلی ایشان را بلغارستان بزرگ خوانده اند (تئوفانِس، نیکفوروس). پس از مرگ خان کورت در ۶۴۲میلادی، وحدت بلغارها احتمالاً به سبب فشارِ قدرتِ روزافزون پادشاهی نوین خزران، از میان رفت. بخشی از بلغارها تا قرن چهارم در اقامتگاه های قدیمی خود، کرانه های کوبان و مایطس، برجای ماندند. در این زمان، کنستانتیتوس پرفیروجنیتوس این سرزمین را «بلغارستان سیاه» و تاریخ های
روسی نیز مردم آن جا را «بلغارهای سیاه» خواندند. این بخش از بلغارها سهم عمده ای در تاریخ نداشتند و احتمالاً در موج بی وقفه (اقوام) ماگیار (مجار)، پچنگ و کومان تحلیل رفتند. گروهی از بلغارها، که از دیگر گروه ها به مراتب بزرگتر بود، در ۵۸/۶۷۸ به سرکردگی خان اسپرخ سرزمین خود را ترک گفتند، به نواحی بالکان و دانوب کوچ کردند و در آنجا، در میان قبایل اسلاو جنوبی، دولت تشکیل دادند. در مدتی بالنسبه کوتاه، گروه ترکان بلغار که تعدادشان کم بود در گروه پرجمعیت تر اسلاو جذب شدند. منابع اسلامی این سرزمین و اهالی آن را به نام بُرْجان می شناسند.سومین یا کوچک ترین گروه در امتداد رود ولگا به سمت شمال رفته (یافته های باستان شناختی امروزه این امر را تایید می کند) و در ملتقای رودهای کاما و ولگا سکونت گزیده بودند. در آن جا فین (فنلاندی) های بومی را مطیع کردند و دولتی جدید تشکیل دادند. این گروه همان «بلغار» های منابع عربی و «بُلکار» های منابع فارسی اند، و این نام هم به سرزمین و هم به مرکز دولت ایشان اطلاق می شود.
برجسته ترین منبع درباره بلغار
برجسته ترین منبع ما درباره بلغارها ابن فضلان است که عضو هیئت اعزامی خلیفه مقتدر باللّه نزد شاه بلغارها ۳۰۹ـ۳۱۰ برد. منبعی که ابن رُسْتَه، حدودالعالم، گردیزی، بکری و مَروْزَی ذکر کرده اند، اندکی متقدّم تر است. توصیف هایی که اصطخری، مسعودی و مقدسی آورده اند چند دهه متاخّرتر از مطالب ابن فضلان است، و گزارش ابن حوقل نیز به نیمه دوم قرن چهارم تعلق دارد. از این منابع اصلی که بگذریم، در دیگر آثار عربی و فارسی، مانند نوشته های بیرونی، بیهقی، ابن ندیم و غیره، اشاراتی معدود وجود دارد. ابوحامد غرناطی در قرن ششم و ابن بطوطه دو قرن پس از او از مملکت بلغارها دیدن کردند؛ولی گزارش ابن بطوطه از شائبه جعل مبرّا نیست. پایان دولت بلغار در آثار مورّخان دوره مغول، نظیر ابن اثیر، ابوالفِدا، رشیدالدین فضل الله، جوینی و دیگران منعکس است. منابع اروپایی فقط منحصر به وقایع نامه های روسی است که درباره دوره قبل و بعد از حمله مغول سودمند است. چون منابع ما بیش تر به قرن چهارم تعلق دارد، آنچه در اینجا درباره وضع داخلی بلغار می آید، مبتنی بر این منابع است و فقط به صورت غیرمستقیم به دوره بعد از آن قابل تعمیم است.
سرزمین و جمعیّت
مرکز سرزمین بلغار مثلثی میان رودخانه های ولگا و کاما و اراضی جنوب ملتقای این دو رود بود. درباره مرزهای قلمرو بلغار در منابع مطلب چندانی یافت نمی شود، و «سخن» پنجاه و یکم حدودالعالم (که بخطا عنوان بُرطاس داده شده) در تعیین همسایگان این سرزمین هیچ فایده ای ندارد. با این حال، نشانه هایی درباره این همسایگان و مناسبات شان با پادشاهی بلغار می توان فراهم آورد. قبایل مختلف فَین و اویغوری، مانند ویسوها (در منابع روسی: وِس؛ امروزه وِپْس) و یوراها (روسی: یوگرا) در شمال ایشان می زیستند؛ این هر دو قبیله در دوره های مختلف، دست کم اسماً، زیر قیادت بلغارها بودند. باشقیرها (بسجرت) در مشرق دست نشانده بلغارها بودند، و بعضی از قبایل پچنگ و غُز در جنوب شرقی کاملاً مستقل از بلغارها به زندگی چادرنشینی خود ادامه می دادند. قوم بدوی ترِ برطاس/برداس، که احتمالاً اجداد موردوا ها بودند، در بیشه زارهای واقع در میان بلغارها و خزرها می زیستند. ایشان که دست نشانده خزران بودند کراراً با هجوم بلغارها روبرو می شدند، و بعدها نیز جزو دولت بلغارها شدند. فاصله قلمرو خزران تا سرزمین برطاس ها پانزده روز راه و از آن جا تا مرز سرزمین بلغارها، احتمالاً در شمال غرب، نیز پانزده روز راه بوده است. قبایل مختلف اسلاو (روسی) در غرب می زیستند، ولی حدّ مستملکات شرقی آن ها معلوم نیست. از این که ابن فضلان غالباً فرمانروای بلغار را «مَلِک الْصَق'الِبَه» (شاه اسلاوها) نامیده، پیداست که برخی از این قبایل در قرن چهارم دست نشانده بلغارها بوده اند.
تقسیم بلغارها
...