( بلغالطاقة ) بلغالطاقة. [ ب َ ل َ غَطْ طا ق َ ] ( ع جمله فعلی ) طاقتم رسید، یعنی به آخر رسید. ( قزوینی ) : سیل این اشک روان صبر و دل حافظ بردبلغ الطاقة یا مقلة عینی بینی.حافظ.