بلدمه

لغت نامه دهخدا

( بلدمة ) بلدمة. [ ب َ دَ م َ ] ( ع مص ) ترسیدن و خاموش شدن. ( منتهی الارب ) ( از اقرب الموارد ).

پیشنهاد کاربران

بپرس