بلدحه

لغت نامه دهخدا

( بلدحة ) بلدحة. [ ب َ دَ ح َ ] ( ع مص ) خویشتن را بر زمین زدن. ( منتهی الارب ) ( از اقرب الموارد ). || ایفای وعده نکردن. ( منتهی الارب ) ( از اقرب الموارد ). بلطحة. و رجوع به بلطحة شود.

پیشنهاد کاربران

بپرس