بلدح

لغت نامه دهخدا

بلدح. [ ب َ دَ ] ( ع ص ) زن فربه تناور. ( منتهی الارب ). بلندح. ( اقرب الموارد ). و رجوع به بلندح شود.

بلدح. [ ب َ دَ ] ( اِخ ) وادیی است در مکه. یا کوهی است به طریق جده. ( منتهی الارب ). وادیی است پیش از مکه از جهت مغرب. ( از معجم البلدان ).

پیشنهاد کاربران

بپرس