بلالیط
لغت نامه دهخدا
بلالیط. [ ب َ ] ( ع اِ ) ج ِ بلیطة معرب پلیته ( فتیله ). ( یادداشت مرحوم دهخدا ): و یتخذ من أصله [ من أصل لوف ] بلالیط للنواصیر. ( قانون ابوعلی مفردات چ تهران ص 204 ).
پیشنهاد کاربران
پیشنهادی ثبت نشده است. شما اولین نفر باشید