چه چیز است آن رونده تیر خسرو
چه چیز است آن بلالک تیغ برّان
یکی اندر دهان حق زبانست
یکی اندردهان مرگ دندان.
عنصری.
از آن آهن لعل گون تیغ چارهم از روهنی و بلالک هزار.
اسدی.
در زمین ز آهن بلالک تیرگاهی آتش فکند و گه نخجیر.
نظامی.
به دریا گر فتد عکس بلالک به ماهی گاو گوید کیف حالک.
نظامی.