بلاعوض

/belA~avaz/

مترادف بلاعوض: بی مزد، رایگان، مجانی، مفتی

متضاد بلاعوض: غیررایگان

معنی انگلیسی:
gratuitous, gratuitous(ly), exgratia

لغت نامه دهخدا

بلاعوض. [ ب ِ ع ِ وَ ] ( ع ص مرکب ، ق مرکب ) ( از: ب + لا ( نفی ) + عوض ) بی عوض. بدون بدل. ( فرهنگ فارسی معین ). رایگان. مفت. مجان. مجاناً. دادن چیزی بی آنکه چیزی در برابر گرفته شود.

فرهنگ فارسی

بی عوض ٠ بدون بدل ٠ رایگان ٠ مفت ٠ مجان ٠ مجانا ٠ دادن چیزی بی آنکه چیزی در برابر گرفته شود ٠
بی عوض بدون عوض بدل .

واژه نامه بختیاریکا

داد و نخواست

مترادف ها

gratuitous (صفت)
رایگان، مفت، بلاعوض، بیخود

فارسی به عربی

غیر مبرر

پیشنهاد کاربران

بپرس