لغت نامه دهخدا
فرهنگ فارسی
بدون شک بی ترید بدون شبهه
فرهنگ معین
پیشنهاد کاربران
بی ریب. [ رَ ] ( ص مرکب ) ( از: بی ریب ) بی شک. بی شبهه. ( ناظم الاطباء ) . رجوع به ریب شود.
اگر چه امروز واژه ی گمان بیشتر برای ظن و وهم بکارمی رود لیک در دانشنامه ی علایی بارها و بارها ( بی گمان ) به جای ( بلاشک ) بکاررفته است.
پارسی را پاس بداریم.
پارسی را پاس بداریم.
بی هیچ تردیدی
محققا
هر آیینه