- ابن بلابه ؛ ولدالزنا. ( ناظم الاطباء ).
بلابه. [ ب ِ ب َ / ب ِ ] ( ق مرکب ) ( از: ب + لابه ) بتضرع و چاپلوسی. ( از برهان ). عجز و تضرع ، چه لابه به حذف باء به معنی عجز و انکسار است. ( از آنندراج ) ( از انجمن آرا ) :
بلابه گفتمش ای روز من چو زلف تو تار.
( آنندراج ).