( اسم ) ۱- آزمایش آزمون امتحان . ۲- سختی گرفتاری رنج. ۳- مصیبت آفت. ۴- بدبختی که بدون انتظار و بی سبب بر کسی وارد آید . ۵- ظلم و ستم . ۶- بسیار زرنگ محیل حیله گر. یا بلائ ی آسمانی. آفت بزرگ ناگهانی . یا بلائ ی جان . ۱- آنکه یا آنچه موجب مزاحمت است . ۲- معشوق محبوب . یا بلائ ی سیاه.۱- فتنه آشوب . ۲- رنج گزند محنت . ۲- تعدی جور آزار . ۴- تشویش پریشانی . یا بلائ بسر کسی آوردن . کسی را گرفتار زحمت کردن . یا خوردن بلائ به ... اصابت بلا به ...: ( بلات بخورد بجانم . ) التفات کردن و باک داشتن گویند ما ابالیه و ما ابالی به یعنی التفات نمی کنم و باک نمیدارم ٠ اهتمام کردن و توجه نمودن به چیزی ٠ بالا ٠