بلا مبلغ

لغت نامه دهخدا

بلامبلغ. [ ب ِ م َ ل َ ] ( ع ق مرکب )( از: ب + لا( نفی ) + مبلغ ) بدون مبلغ. بدون ذکر مبلغ. ( فرهنگ فارسی معین ) : مداخل نقد، دوهزاروپانزده تومان و سیصدوشش دینار. اشجار، هشت هزاروسیصدوسی ویک اصله ، بلامبلغ. ( تذکرةالملوک چ دبیرسیاقی ص 82 ).

فرهنگ فارسی

بدون ذکر مبلغ : مداخل نقد : دو هزار پانزده تومان و سیصد و ششش دینار اشجار : هشت هزار و سیصد وسی و یک اصله بلامبلغ .
بدون مبلغ . بدون ذکر مبلغ . مداخل نقد دو هزار و پانزده تومان و سیصد و شش دینار . اشجار هشت هزار و سیصد و سی و یک اصله

پیشنهاد کاربران

بپرس