بلا تصور

لغت نامه دهخدا

بلاتصور. [ ب ِ ت َ ص َوْ وُ ] ( ع ق مرکب ) ( از: ب + لا ( نفی )+ تصور ) بدون تصور. بی اندیشه. ( فرهنگ فارسی معین ).
- تصدیق بلاتصور ؛ تصدیق و شهادتی که از روی اندیشه و فکر نباشد.

فرهنگ فارسی

بدون تصور بی اندیشه
بدون تصور ٠ بی اندیشه ٠

پیشنهاد کاربران

بپرس