بلا تشبیه
/belAtaSbih/
لغت نامه دهخدا
فرهنگ فارسی
بدون تشبیه ٠ بی مانند کردن ٠ یا چون چیزی خاصه فرومایه را به مقدس تشبیه کردن خواهند از پیش این کلمه را گویند مثلا نثر او (( بلا تشبیه ) ) مثل قر آن است ٠ گاه در مورد تنزیه به هنگام گفتگو - از امری - که با ساحت الوهیت یا بزرگان دین یا مخاطبی محترم سازگار نیست گویند ٠
پیشنهاد کاربران
بی همانندی . . .
قابل شبیه و مقایسه نبودن موضوعی با یک فرد و یک موضوعی دیگر که قابل احترام است ، شبیه نیست ، شباهت ندارد ، دور باد از شبیه بودن یعنی شبیه نیست !!!