بقیعه

دانشنامه اسلامی

[ویکی الکتاب] ریشه کلمه:
ب (۲۶۴۹ بار)
قوع (۲ بار)

«قیعه» از مادّه «قِیْع» به عقیده بعضی، جمع «قاعه» به معنای زمین گسترده و وسیعی است که آب و گیاه ندارد، و به تعبیر دیگر به زمین های کویر مانند می گویند، که سراب نیز غالباً در آنجا به چشم می خورد. ولی جمعی از مفسران و ارباب لغت، این کلمه را مفرد می دانند که جمع آن «قیعان» یا «قیعات» است.
. قاع به معنی زمین هموار است که کوه و جنگل در آن نباشد (قاموس) صفصف زمین هموار بی علف است گوئی در همواری مثل یک صف می‏باشد (مجمع) ظاهراً قاع و صفصف هر دو به یک معنی است ضمیر «ینسفها» به جبال و ضمیر «یذرها» به زمین بر می‏گردد یعنی بگو خدایم کوهها را ریز ریز و پراکنده می‏کند و زمین را بیابانی هموار و مسطح می‏گرداند. این لفظ فقط یکبار در قرآن آمده است. * . قیعَة چنانکه در قاموس و اقرب و مجمع گفته جمع قاع است ولی آن ظاهراً در آیه مفرد است در کشاف گفته قیعه به معنی قاع و یا جمع قاع است در اقرب الموارد نیز مفرد بودن آن را نقل کرده است و آن به معنی زمین وسیع و هموار است یعنی آنانکه کافراند اعمالشان مانند سرابی است در بیان هموار که تشنه آن را آب می‏پندارد اشاره به بی اثر بودن اعمال کفار است نسبت به آخرت.

پیشنهاد کاربران

النور
وَالَّذِینَ کَفَرُوا أَعْمَالُهُمْ کَسَرَابٍ بِقِیعَةٍ یَحْسَبُهُ الظَّمْآنُ مَاءً حَتَّىٰ إِذَا جَاءَهُ لَمْ یَجِدْهُ شَیْئًا وَوَجَدَ اللَّهَ عِندَهُ فَوَفَّاهُ حِسَابَهُ وَاللَّهُ سَرِیعُ الْحِسَابِ
...
[مشاهده متن کامل]

ﻭ ﻛﺎﻓﺮﺍﻥ ﺍﻋﻤﺎﻟﺸﺎﻥ ﻣﺎﻧﻨﺪ ﺳﺮﺍﺑﻲ ﺩﺭ ﺑﻴﺎﺑﺎﻧﻲ ﻣﺴﻄّﺢ ﻭ ﺻﺎﻑ ﺍﺳﺖ ﻛﻪ ﺗﺸﻨﻪ ، ﺁﻥ ﺭﺍ [ ﺍﺯ ﺩﻭﺭ ] ﺁﺏ ﻣﻰ ﭘﻨﺪﺍﺭﺩ ، ﺗﺎ ﻭﻗﺘﻲ ﻛﻪ ﺑﻪ ﺁﻥ ﺭﺳﺪ ﺁﻥ ﺭﺍ ﭼﻴﺰﻱ ﻧﻴﺎﺑﺪ ، ﻭ ﺧﺪﺍ ﺭﺍ ﻧﺰﺩ ﺍﻋﻤﺎﻟﺶ ﻣﻰ ﻳﺎﺑﺪ ﻛﻪ ﺣﺴﺎﺑﺶ ﺭﺍ ﻛﺎﻣﻞ ﻭ ﺗﻤﺎم ﻣﻰ ﺩﻫﺪ ، ﻭ ﺧﺪﺍ ﺣﺴﺎﺑﺮﺳﻲ ﺳﺮﻳﻊ ﺍﺳﺖ . ( ٣٩ )

البته اشتباه از بنده بود. با عرض معذرت، گویا معنی کلمه ی بقیعه، زمین هموار است و نه زمینی که درختزار باشد، حالا کدام معنی را بپذیریم؟
در ترجمه ای از قرآن مجید که رؤیت کردم، کلمه ی ( بقیعه ) به معنای سراب آمده است، آیا معنی کلمه ی ( بقیع ) ، مذکر این معنا هست یا نه؟
ممنون از پاسخ. .

بپرس